جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای رحیمی کلور

مهدی عبدالعظیمی هریس، حسین رحیمی کلور، فاطمه حسین زاده جناقرد،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: کارآفرینی بهعنوان محرک اصلی تحول و رشد اقتصادی در جوامع جهانی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. این فرآیند پویا و خلاقانه شامل شناسایی فرصت‌های جدید، توسعه ایده‌های نوآورانه، تشکیل تیم‌های متخصص، جذب منابع مالی، ارائه کالاهای جدید و باز کردن بازارهای جدید است. زنان کارآفرین در صنایع روستایی نقش کلیدی در توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خود و جوامع محلی ایفا می‌کنند. آن‌ها با ایجاد فرصت‌های شغلی و کاهش بیکاری، به بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی کمک می‌کنند و در عینحال با حفظ و احیای فرهنگ بومی و انتقال دانش و مهارت‌های سنتی، به توسعه پایدار و پیشرفت فرهنگی جوامع روستایی کمک می‌نمایند. رهبری کارآفرینی، که شامل توانایی‌هایی مانند ایجاد انگیزه در تیم و ارتقاء ایده‌های نوآورانه است، یکی از عناصر کلیدی در موفقیت کارآفرینان محسوب می‌شود. با توجه به اینکه مفهوم کارآفرینی بهسرعت در حال گسترش است و حضور زنان در حوزه کارآفرینی موضوعی است که بهطور جدی موردتوجه جامعه جهانی قرار گرفته است. در دنیای امروز، روند مداوم تغییر و تحول در شئون مختلف حیات اجتماعی و پیشرفت‌های شگرف و عمیق در علوم و فنون مختلف، موجبات تحول و تغییر ساختارها را از اشکال سنتی بهسوی ساختارهای پیچیده‌تر فراهم آورده است. برای بهدست آوردن هر نوع شغلی در جهان قرن بیست و یکم، دارا بودن سطح مناسبی از مهارت حرفه‌ای ضروری است که این مهارت‌ها عموماً از طریق آموزش حاصل می‌شوند. زنان روستایی به‏دلیل نداشتن آموزش‌های کافی در زمینه مدیریت کسب‌وکار و مهارت‌های کارآفرینی، از شروع فعالیت‌های کارآفرینانه هراس دارند. بنابراین از این جهت آموزش کارآفرینی برای زنان روستایی ضرورت دارد که می‌تواند به توانمندسازی آن‌ها کمک کند و آن‌ها را بهسوی فعالیت‌های کارآفرینانه هدایت کند. این پژوهش بر ارتباط بین ابعاد مختلف رهبری کارآفرینانه و قصد کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوق‌های اعتباری خرد در استان اردبیل تمرکز دارد، بهویژه زمانیکه این رهبری با آموزش کارآفرینی همراه شود.
مواد و روش‌ها: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی و از نظر اجرا میدانی بود. در این تحقیق، زنان کارآفرین روستایی عضو صندوق‌های اعتبار خرد با ۱۹۰۰ نفر عضو در استان اردبیل که در حوزه‌های دام‌پروری، پرورش مرغ بومی، پرورش زنبورعسل، تولید گیاهان دارویی، تولید مواد لبنی و تولید صنایع‌دستی و کشاورزی فعالیت می‌کنند، مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه‌گیری از نوع تصادفی طبقه‌ای بوده و ۳۲۰ نفر بر اساس فرمول کوکران بهعنوان نمونه انتخاب شده‌اند. برای جمع‌آوری داده‌ها از سه پرسشنامه شامل: پرسشنامه رهبری کارآفرینانه، پرسشنامه کارآفرینی زنان و پرسشنامه آموزش کارآفرینی استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه‌ها توسط اساتید دانشگاه مورد تأیید قرار گرفته و با توجه به اینکه مقدار بارهای عاملی برای تمام متغیرهای آشکار بالای ۰/۵ بود، هیچ‌کدام از گویه‌ها کنار گذاشته نشدند. همچنین، یکپارچگی درونی ابزارهای استفاده شده نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که نشان داد همه مقادیر محاسبه شده از ۰/۷ بیشتر است که می‌توان نتیجه گرفت ابزار پایایی لازم را دارد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده‌اند و برای بررسی روابط میان متغیرها از روش‌هایی مانند تحلیل عامل تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزارهای
SPSS۲۲ و LISREL۱۰ بهره گرفته شد.
یافتهها: در این پژوهش پاسخ‌ها به متغیرها بالاتر از حد متوسط بوده و وضعیت ادراکی جامعه از متغیرهای تحقیق در حد مطلوبی قرار دارد. نتایج یافته‌های تحقیق نشان داد که تسهیلگری بر قصد کارآفرینی (
t = ۹,۹۱, β =۰,۹۱) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد و حمایتگری بر قصد کارآفرینی
t = ۸,۸۸, β =۰,۸۸)) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد همچنین هدایت‌گری بر قصد کارآفرینی (t = ۹,۹۳, β=۰,۹۳) اثر مستقیم و مثبت و معنی‌داری دارد و مربی گری بر قصد کارآفرینی t = ۹,۹۳, β =۰,۹۳)) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد و آموزش کارآفرینی نیز بر قصد کارآفرینی t = ۱۰,۹۹, β =۰,۹۹)) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد و همچنین رهبری کارآفرینانه بر آمورش کارآفرینی (t=۹,۹۷ β=۰,۹۷, ) تاثیر مستقیم و معنیداری دارد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ابعاد رهبری کارآفرینانه شامل تسهیل‌گری (ادراکی، ارتباطی و توانمندسازی)، حمایتگری (تعهد، انگیزش و هوش هیجانی)، هدایت‌گری (الهام‌بخشی، هدف‌گرایی و الگوسازی) و مربیگری (تیمی و مشارکتی) با تأکید ویژه بر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی زنان روستایی در استان اردبیل تأثیرگذار است. این تحقیق بهطور خاص نشان می‌دهد که چگونه ابعاد مختلف رهبری کارآفرینانه می‌توانند از طریق آموزش کارآفرینی، قصد کارآفرینی زنان روستایی را تقویت کنند. این پژوهش بر اهمیت فراهم کردن شرایط حمایتی و ایجاد بسترهای مناسب برای آموزش کارآفرینی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که چنین اقداماتی می‌تواند به توسعه کارآفرینی و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی کمک کند. بهعبارت دیگر، این تحقیق به بررسی نقش حیاتی آموزش کارآفرینی در بهبود تأثیر ابعاد رهبری کارآفرینانه پرداخته و به مسئولان و برنامه‌ریزان امور روستایی استان اردبیل پیشنهادهای کاربردی ارائه می‌دهد.


حسین رحیمی کلور، یونس نیکخواه، مهدی ابراهیم‌زاده،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: با توجه به شرایط پیچیده و پویای محیطی همه شرکت‌ها برای تدوام فعالیت خود نیازمند ایجاد و به‌کارگیری مهارت‌های اثرگذار در جهت اهداف شرکت هستند. از سوی دیگر، با به‎ کار آمدن فناوری‌های جدید و بستر دیجیتال، شرکت‌ها الزام به تطبیق اهداف خود در این راستا شدند. یکی از متغیرهایی که می‌تواند شرکت‌ها را در راستای بهبود عملکرد هدایت کند و مطابق با بستر فناوری و محیط دیجیتال امروزی باشد، در ارتباط با کارآفرینی فناورانه است، زیرا در جذب ارزش و اجرای نوآورانه علم و دانش پیشرو هست و می‌تواند شرکت را در رسیدن به اهداف خود هدایت کند. همچنین، استفاده از فناوری‌های دیجیتال، سرمایه‌گذاری‌های جدید کسب‌وکار را در مدل‌ها و عملیات کسب‌وکار ادغام می‌کند و منجر به کارآفرینی دیجیتال از طریق محصولات، ابزارها و پلت‎ فرم‌های دیجیتال می‌شود. در این راستا، دیجیتالی‌سازی می‌تواند تغییرات پایدار را تسریع کند و به چالش‌های محیطی و حاکمیتی پاسخ‌گو باشد و در عین حال با دسترسی به فرصت‌ها منجر به بهبود عملکرد شود. همچنین، در دنیای پیچیده متغیر نوآوری یک عامل کلیدی برای ایجاد مزیت رقابتی است که نیاز به حمایت و سرمایه‌گذاری دارد، زیرا نوآوری مطلوب می‌تواند منجر به افزایش سهم شرکت‌ها شود. به ‎همین دلیل، هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی دیجیتالی‌سازی و نوآوری در رابطه بین کارآفرینی فناورانه و رشد شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی است که در مطالعات قبلی موردتوجه پژوهشگران قرار نگرفته است.
مواد و روش‌ها: این پژوهش از انواع پژوهش‌های فرضیه‌ای- استنتاجی، کمی و کاربردی محسوب می‌شود. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی است. تعداد جامعه آماری برابر با ۴۸۰ شرکت است که تعداد نمونه از طریق فرمول کوکران برابر با ۲۱۳ نمونه برآورد شد. گردآوری داده‌ها از طریق پرسشنامه با مقیاس پنج سطحی لیکرت انجام پذیرفت و تعداد ۱۸۹ پرسشنامه قابل‌ تحلیل گردآوری شد. برای بررسی روابط بین متغیرها چندین فرضیه ارائه شد و برای تحلیل آن‌ها از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. در نهایت، از نرم‌افزارهای
SPSS۲۴ و SmartPLS۳ برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها بهره گرفته شد.
یافته‌ها: خروجی نرم‌افزارها نشان می‌دهد که کارآفرینی فناورانه بر رشد شرکت در سطح اطمینان ۹۹ درصد اثر مثبت و معنادار دارد. همچنین، نقش میانجی دیجیتالی‌سازی در رابطه بین کارآفرینی فناورانه و رشد شرکت در سطح ۹۹ درصد معنادار حاصل شد. علاوه‌براین، نقش میانجی نوآوری در رابطه بین کارآفرینی فناورانه و رشد شرکت نیز در سطح ۹۹ درصد تأیید شده است.
نتیجه‌گیری: سهم این مطالعه از تجزیه‌وتحلیل‌ها ارائه یک مدل تجربی جدید و پر کردن شکاف موجود و ارائه راهکارهای کاربردی در راستای موضوع برای جامعه موردمطالعه است. این مطالعه در راستای رشد شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی اقدام به بررسی کرد که با توجه به محیط پیچیده و پویای امروزی در این میان از متغیرهای دیجیتالی‌سازی و نوآوری به‎عنوان متغیر میانجی بهره گرفته شد که در مطالعات قبلی مورد توجه پژوهشگران نبوده است. نتیجه فرضیه اول پژوهش نشان می‌دهد که ابتکارات کارآفرینی موجب تسهیل تصمیمات در راستای اهداف شرکت‌ها می‌شود. همچنین، تمرکز بر کارآفرینی مبتنی بر فرایندهای استرتژیک که با اهداف بلندمدت سروکار دارد، می‌تواند بر عملکرد شرکت اثر مثبت داشته باشد و از سوی دیگر، طبق تحقیقات قابلیت کارآفرینی فناورانه نیز منجر به ایجاد مزیت رقابتی شده و رونق اقتصادی شرکت‌ها را رقم می‌زند. لذا این مطالعه نیز به‎ طور خاص نشان داد که کارآفرینی فناورانه یک عامل پیش‌بین کلیدی بر بهبود رشد شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی است. در راستای نتیجه فرضیه دوم پژوهش، دولت با سرمایه‌‌گذاری زیرساختی در حوزه کشاورزی و با اعمال سیاست‌های تشویقی مانند حذف یا تخفیف در مالیات برای سرمایه‌گذاران، می‌تواند توسعه کارآفرینی بخش کشاورزی را رقم برند. بر این اساس، شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی با تمرکز بر کارآفرینی با بستر فناورانه می‌توانند به دیجیتالی کردن روندهای عملیاتی، فرآیندی و تولیدی خود اقدام کنند که با تأکید بر دیجیتالی‌سازی نتایج نشان می‌دهند که رشد شرکت متأثر از این متغیر است. همچنین، نتیجه فرضیه سوم پژوهش نشان می‌دهد که شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی با تمرکز بر کارآفرینی فناورانه می‌توانند بر بهبود سطوح نوآوری در محصول و فرآیند خود اقدام کنند و موجبات بهبود عملکرد و رشد سهم خود در بازار مربوطه را فراهم کنند. قابل ذکر است که نوآوری و تغییر برای شرکت‌ها به منابع مهم مزیت رقابتی تبدیل شده است و تمایل به کارآفرینی نیز در بهبود عملکرد و تضمین منبع رشد آن‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کند. به‌طورکلی، این مطالعه نشان داد که شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی با سرمایه‌گذاری بر فعالیت‌های کارآفرینی فناورانه می‌توانند بر رشد شرکت خود اثرات مثبت بگذارند که در این بین، وجود متغیرهای دیجیتالی‌سازی و نوآوری به‎ عنوان عوامل بسیار مهم شناسایی شدند که پایه‌های رشد شرکت‌های موردمطالعه را تقویت می‌کنند. نتایج حاصل از این پژوهش به شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی در جهت تصمیمات استراتژیک و فناورانه برای رشد شرکت و بهبود عملکرد کمک می‌کند. همچنین، این مطالعه چندین پیشنهاد کاربردی را در راستای یافته‌ها ارائه کرده است که می‌توانند در شرکت‌های موردمطالعه عملیاتی شوند.

 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Entreneurship and Agriculture

Designed & Developed by: Yektaweb