جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای شفیعی

محسن شفیعی نیک آبادی، عظیم زارعی، حدیثه کلانتری، هانیه شامبیاتی،
دوره ۴، شماره ۸ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

     در چند دهه اخیر تولید در کلاس جهانی بسیار مورد توجـه قـرار گرفتـه و بـه یکـی از نیروهای محرک حیاتی برای موفقیت‌های تجاری سازمان‌ها تبدیل شده است. توجه به نیازهای مشتریان از جهات و دیدگاه‌های مختلف و برنامه‌ریزی در جهت برآورده‌سازی آنها کمک شایانی به صنایع جهت دستیابی به تولید در کلاس جهانی می‌نماید. در این پژوهش پس از شناسایی مهم­ترین نیازهای مشتریان، الزامات فنی و استراتژی‌های تولید در کلاس جهانی، به رتبه‌بندی نیازهای مشتریان با کمک روش تاپسیس پرداخته و با استفاده از ماتریس خانه کیفیت، روابط و میزان ارزش الزامات فنی و استراتژی‌های تولید در کلاس جهانی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش جهت دستیابی به تولید در کلاس جهانی با در نظر گرفتن کیفیت مناسب باید بر هر سه فاکتور (نیازهای مشتریان، الزامات فنی و استراتژی‌های تولید در کلاس جهانی) توجه و بررسی کافی صورت پذیرد. طبق نتایج بدست آمده داشتن قابلیت اعتماد به برند و محصول مهم­ترین نیاز مشتریان، بهبود تکنولوژی‌ها و فرآیندها مهم­ترین الزام فنی و توسعه محصول مهم­ترین استراتژی تولید در کلاس جهانی است. برای رقابت در کلاس جهانی کشور ما باید در ابتدا تمرکز خود را بر بهبود تکنولوژی و فرآیندها متمرکز نماید تا امکان بهبود و پیشرفت و پاسخ گویی به مهم­ترین نیاز مشتریان خود را بدست آورد و با توسعه محصولات خود آماده ورود به کلاس جهانی گردد.

آرمان بخشی جهرمی، راضیه نامدار، لادن شفیعی،
دوره ۴، شماره ۸ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

     پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت و موانع اشتغال دانش ‏آموخته ­های رشته­ های کشاورزی دانشگاه علمی- کاربردی کرمان به مرحله ‏ی اجرا در آمد. جامعه آماری شامل تمامی ۲۸۰ دانش ‏آموخته مقطع کاردانی چهار رشته­ ی پرورش گاو و گاومیش، تکنولوژی تولیدات باغی، تولید و فرآوری پسته، و تولید و بهره ­وری گیاهان داروئی است که درسال­ های ۱۳۸۱ لغایت ۱۳۸۵ از دانشگاه علمی- کاربردی کرمان دانش­ آموخته شده ­اند. جمع­ آوری اطلاعات مورد نیاز در دو مرحله و به دو روش استخراج از پرونده آموزشی و پرسشنامه انجام شد.  در نهایت، تعداد ۱۸۸ پرسشنامه تکمیل و عودت داده شده با نرم ­افزار SPSS بررسی و تحلیل گردید. روایی صوری پرسشنامه به تائید پنج متخصص ترویج و آموزش کشاورزی رسید و از روش آلفای کرونباخ برای محاسبه و سنجش پایایی شاخص­ های مورد مطالعه، استفاده گردید که مقدار آنها در دامنه ۸۹/۰ و ۹۴/۰ محاسبه شد. بر اساس آزمون آماری کروسکال والیس، تفاوت آماری معنی ­داری بین گرایش­ های مختلف در خصوص وجود بازار کار برای رشته­ های تحصیلی ­شان و همچنین در خصوص اهمیت رشته آنها برای جامعه به ­دست نیامد. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای وارد شده در مدل شامل رشته تحصیلی، جنسیت، سن، سهمیه پذیرش و نوع دیپلم توانستند ۳۲ درصد از تغییرات مربوط به متغیر اشتغال را تبیین کنند. براساس نتایج روش تحلیل عاملی، موانع اشتغال از دیدگاه پاسخگویان پس از تحلیل به عوامل فردی- دانشگاهی، موانع ساختاری- مالی و موانع سنتی- فرهنگی دسته ­بندی شد. که این موانع در مجموع قادر به تبیین ۲۱۵/۵۶ درصد از واریانس کل بودند. همچنین نتایج مقایسه میانگین نتایج نشان داد که افراد مورد مطالعه فارغ از نوع جنسیت و بدون توجه به وضعیت اشتغال خود چنین ارزیابی کردند که این مرکز نتوانسته است در دانشجویان خود مهارت کارآفرینی و اشتغال­زائی و روحیه اعتماد نفس برای ورود به بازار کار و یا توسعه شغلی در مخاطبان خود ایجاد نماید.
 
 
ساناز شفیعی، فروغ رهبریان،
دوره ۹، شماره ۱۸ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

چکیده مبسوط 
مقدمه و هدف: محیط امروزی، امواج تازه‌ای از تغییر را با خود به­ همراه آورده است. محیط پیرامون سازمان‌ها نسبت به قبل پویاتر شده و باعث شده است که سازمان‌ها در پی یافتن پاسخ‌هایی برای این پویایی باشند تا موفقیت و عملکرد بالاتر را برای خود رقم بزنند. بنابراین، امروزه کارآفرینی، نقش قابل ملاحظه‌ای در محیط سازمانی دارد. سازمان‌ها جهت انطباق با دنیای متغیر و متحول امروزی برای نهادینه کردن جو خلاقیت و نوآوری در سازمان، باید قادر باشند راهبردهایی را برای هدایت و کنترل این تغییرات به مدد سرمایه‌های سازمانی ایجاد کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و جهت­ گیری نگرش کارآفرینانه بر قصد کارآفرینی با نقش میانجی سرمایه روان‌شناختی است.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان شرکت خدمات بیمه کشاورزی دامون سبز چهار محال بختیاری بوده که طی بررسی‌های به­ عمل آمده تعداد این کارکنان ۵۶۰  نفر گزارش گردید. در این پژوهش حجم نمونه با توجه به جدول گرجسی و مورگان ۲۲۹ نفر برآورد شد که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. در این مدل متغیرهای سرمایه اجتماعی و جهت‌گیری کارآفرینانه به ­عنوان متغیر مستقل، متغیر سرمایه روان‌شناختی به ­عنوان متغیر میانجی و متغیر قصد کارآفرینی به­ عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. برای تعیین روایی پژوهش از دو روش روایی محتوا و صوری استفاده شد. روایی محتوا توسط چند نفر از صاحب‌نظران و روایی صوری پرسش نامه‌ها توسط تعدادی از پاسخگویان مورد تائید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه پژوهش حاضر با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. داده‌های حاصله با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی  با استفاده از نرم‌افزار SPSS و PLS  تجزیه وتحلیل گردید.
یافته­ ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها نشان داد که نگرش کارآفرینانه و سرمایه اجتماعی بر قصد کارآفرینی تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین سرمایه روان‌شناختی نقش میانجی در تأثیرگذاری نگرش کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه دارد.
نتیجه­ گیری: نگرش کارآفرینانه تأثیر مستقیمی بر روی توسعه اقتصادی و اجتماعی مردم دارد. هرچه یک جامعه بیشتر در فعالیت­ های کارآفرینی شرکت کند، سریع‌تر به توسعه اقتصادی و اجتماعی دست می­ یابد. استفاده از کارآفرینی، به منزله یک راهکار عملی، می‌توان گامی به ­سوی ایجاد عدالت اجتماعی، مبارزه با فقر و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برداشت. سرمایه‌ی اجتماعی نیز نقش مهمی در فعالیت‌های کارآفرینانه دارد. همچنین آگاهی از اهمیت سرمایه روان­شناختی و تقویت فعالیت­ های تحقیق و توسعه برای توسعه کسب و کارها و ارتقاء عملکرد آن­ها در بازار حائز اهمیت است. تقویت واحدهای کارآفرینی در شرکت و ارتباط با صنعت، افزایش مشارکت کارکنان در برنامه ریزی طرح ها و همچنین آگاهی از دستاوردها، جهت آگاهی کارکنان از اثربخشی طرح های نوآورانه حائز اهمیت است. پیشنهاد می شود سنجش و ارزیابی عملکرد سازمان براساس میزان مطرح کردن ایده و فکر جدید در سازمان از سوی افراد توانا، خلاق و مبتکر و ارائه راهکارهای نوین و حتی تالیف کتب و مقالات مورد توجه قرار گیرد. همچنین برگزاری جشنواره­­ های کارآفرینان برتر، انتخاب کارآفرینان برتر ملی از میان کارآفرینان و معرفی آنان در رسانه های جمعی می تواند موجبات تقویت فرهنگ کارآفرینی اجتماعی را فراهم کرده و حس نوع دوستی در جامعه را القا کند.


فاطمه شفیعی، امید جمشیدی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: امروزه اقتصاد دانش‌بنیان تبدیل به موضوعی راهبردی و مهم در اقتصاد جوامع گوناگون و حوزه‌های مختلف از جمله کشاورزی شده است و دانش‌بنیان و فناورکردن کشاورزی بهعنوان تأمین‌کننده امنیت غذایی کشور حائز اهمیت است. در این بین شرکت‌های فناور و دانش‌بنیان بهطور اعم و شرکت‌های دانش‌بنیان کشاورزی بهطور اخص از جمله مؤسسه‌هایی هستند که بهعنوان کارخانه تبدیل دانش به کالا/ خدمت فعالیت می‌کنند. با آنکه شرکت‌های دانش‌بنیان بخش کشاورزی عامل ایجاد اقتصاد دانشی پایدار و توسعه دانش بومی در بسیاری از کشورها هستند، اما این شرکت‌ها در ایران از لحاظ کمی و کیفی و در مسیر رشد و توسعه خود با چالش‌های و مشکلاتی مواجه هستند. از این­رو، هدف این پژوهش شناسایی چالش‌های شرکت‌ها، واحدها و هسته‌های فناور و دانش‌بنیان کشاورزی استان مازندران بود.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش از راهبرد استقرایی، داده‌های کیفی و تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را بنیان گذاران یا مدیران شرکت‌ها، واحدها و هسته‌های فناور و دانش‌بنیان کشاورزی مستقر در پارک علم و فناوری مازندران و مراکز رشد آن و مرکز رشد واحدهای فناوری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری تشکیل دادند. بهمنظور جمع­آوری داده‌ها با ۲۰ نفر از آنها مصاحبه‌های عمیق و نیمه‌ساختارمند انجام شد و نمونه‌های آماری به ­طور هدفمند و به­ روش گلوله برفی انتخاب شدند و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافتند. سپس با کمک نرم‌افزارATLAS. ti۷,۵  تحلیل و بررسی شدند. برای اعتبارسنجی تحلیل مضمون‏ها نیز از روش بررسی همکارانه استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل۱۵۱ مضمون پایه بود که با دسته‌بندی این مضامین و تلخیص آنها به اصول مجردتر مضامین سازمان‌دهنده حاصل شدند. سپس با نرم‌افزار ATLAS.ti۷,۵ ارتباط و نحوه اتصال مضامین ترسیم شد. مضامین اصلی در این تحقیق چالش‌های مرحله پیدایش ایده و تدوین طرح کسب­وکار ()، چالش‌های مرحله تأسیس شرکت و استقرار در مرکز رشد یا پارک علم و فناوری ()، چالش‌های مرحله تحقیق و توسعه و تولید نمونه محصول ()، چالش‌های مرحله بازاریابی و معرفی محصول و شرکت ()، چالش‌های مرحله فروش و تثبیت بازار ()، چالش‌های مرحله توسعه بازارهای جدید () و چالش‌های مرحله باقی­ماندن در بازار و رقابت با سایرین () بودند.
نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌شود که سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها قانون حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان به­دقت مورد بررسی و واکاوی قرار گیرند؛ بهطوری‌که با این زیست بوم‌های فناورانه و نوآورانه مطابقت بیشتری یابند.

 

داود شفیعی پور، فرشید اصلانی، اکبر بهمنی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: محققان بر این باورند که اگر رشد جمعیت و اقتصاد جهان با سرعت فعلی ادامه یابد، استفاده از منابع طبیعی زمین از ظرفیت آن فراتر خواهد رفت و این موضوع مسائل مربوط به حفاظت از محیط زیست را که به آن توسعه پایدار می گویند، مطرح می کند. توسعه پایدار توسعه­ ای است که نیازهای کنونی را بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده در برآوردن نیازهای خود برآورده کند. همچنین به معنای دقیق تر، راهبرد توسعه پایدار به معنای ایجاد هماهنگی بین انسان و انسان و طبیعت است و به این معناست که پایداری جوامع اجتماعی را ایجاب می کند که دیدگاه زیست محیطی را در کنار چشم انداز اقتصادی در پیشرفت توسعه و بهبود عملکرد مدیریت کنند. همچنین مشکلات جدی زیست‌محیطی ناشی از توسعه سریع اقتصادی باعث شده است تا به عملکرد پایدار شرکت‌ها توجه بیشتری داشته باشند و همچنین افزایش نگرانی در مورد مصرف بی رویه منابع، تخریب محیط‌زیست و نابرابری‌های اجتماعی، ضرورت دستیابی به اقتصاد و جامعه پایدار برای دستیابی به عملکرد پایدار در محیط پرتلاطم و پویای صنعتی امروزی، شرکت ها باید همواره به محیط زیست توجه داشته باشند تا بتوانند اثرات زیست محیطی را به بهترین نحو کاهش دهند که علاوه بر رفع دغدغه های زیست محیطی مشتریان، باعث کاهش هزینه ها نیز می شود. همچنین به گونه­ ای مدیریت کنند که قیمت کالاها و خدمات تولیدی آنها رقابتی باشد. از آنجایی که توسعه پایدار به عنوان یک هدف اجتماعی گسترده با تمرکز بر ضرورت یکپارچه سازی و پیگیری رفاه انسان همراه با توقف تخریب محیط زیست مطرح شد. به این ترتیب برخی از کارآفرینان به دنبال دستیابی به اهداف توسعه پایدار با هدف ادغام اهداف اجتماعی و زیست محیطی در کسب و کار بوده اند. به دلیل ارزش‌ها و انگیزه‌هایی که این نوع فعالیت‌ها را ایجاد می‌کنند، اغلب به آن‌ها کارآفرینی پایدار می‌گویند. با توجه به مطالب بیان شده، در این پژوهش، ضمن پرداختن به تأثیر جهت‌گیری کارآفرینانه سبز و قابلیت‌های پویا در شرکت‌های تعاونی کشاورزی و صنایع غذایی استان مازندران بر عملکرد نوآوری سبز، تأثیر این جهت­ گیری بر موفقیت این شرکت‌های تعاونی برای دستیابی به عملکرد پایدار و بهبود آن مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی- علی از نوع پیمایشی و از نظر زمان نیز از نوع مقطعی است. جامعه آماری مورد بررسی شامل ۱۳۰۰ نفر از اعضای شرکت‌های تعاونی تولیدی کشاورزی استان مازندران بود که با توجه به جدول کرجسی-مورگان، تعداد ۲۹۷ پرسشنامه در بین اعضای شرکت‌های تعاونی تولیدی کشاورزی استان مازندران به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به تفکیک تعاونی توزیع شد و از این تعداد، ۲۵۰ پرسشنامه
جمع ­آوری گردید (نرخ پاسخگویی ۸۴ درصد) که مبنای پژوهش حاضر قرار گرفت.
ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه جهت‌گیری کارآفرینانه سبز؛ قابلیت‌های پویای سبز؛ عملکرد نوآوری سبز و عملکرد پایدار کسب‌وکار بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن‌ها بالای ۰/۷ به­ دست آمد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS۲۵ و SmartPLS۳ بهره گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که جهت‌گیری کارآفرینانه سبز بر عملکرد پایدار کسب‌وکار (t=۵,۹۴۲ و β=۰,۲۶۶) و عملکرد نوآوری سبز (t=۶,۰۷۴ و β=۰,۲۹۰) اثر مستقیم، مثبت و معنیداری دارد. قابلیت‌های پویای سبز بر عملکرد پایدار کسب‌وکار (t=۷,۷۳۲ و β=۰,۳۳۸) و عملکرد نوآوری سبز (t=۸,۲۴۹ و β=۰,۳۹۰) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد. همچنین، عملکرد نوآوری سبز بر عملکرد پایدار کسب‌وکار (t=۸,۶۷۲ و β=۰,۴۲۷) اثر مستقیم، مثبت و معنیداری دارد. در نهایت، ارتباط میان جهت‌گیری کارآفرینانه سبز با عملکرد پایدار کسب‌وکار با اثرگذاری متغیر میانجی عملکرد نوآوری سبز مثبت و معنیدار است (t=۴,۶۸۰ و β=۰,۱۲۴). علاوه بر این، آماره VAF برابر با ۰/۳۱۸ می‌باشد. این بدان معناست که ۳۱/۸ درصد از اثر کل جهت‌گیری کارآفرینانه سبز بر عملکرد پایدار کسب‌وکار از طریق متغیر میانجی عملکرد نوآوری سبز تبیین می‌شود. علاوه براین، ارتباط میان قابلیت‌های پویای سبز با عملکرد پایدار کسب‌وکار با اثرگذاری متغیر میانجی عملکرد نوآوری سبز مثبت و معنیدار است (t=۵,۷۸۱ و β=۰,۱۶۷). علاوه بر این، آماره VAF برابر با ۰/۳۲۹ می‌باشد. این بدان معناست که ۳۲/۹ درصد از اثر کل قابلیت‌های پویای سبز بر عملکرد پایدار کسب‌وکار از طریق متغیر میانجی عملکرد نوآوری سبز تبیین می‌شود.
نتیجه‌گیری: هدف از این پژوهش تعیین تأثیر گرایش کارآفرینی سبز و قابلیت‌های پویای سبز بر عملکرد پایدار کسب‌وکار با توجه به نقش واسطه‌ای عملکرد نوآوری سبز در شرکت‌های تعاونی کشاورزی استان مازندران است. گرایش کارآفرینی سبز به معنای تمرکز بر فعالیت هایی است که برای ایجاد ارزش اقتصادی، بهبود و حفظ محیط زیست و کاهش اثرات منفی آن انجام می شود. برای دستیابی به این هدف لازم است شرکت ها با استفاده از روش های کارآفرینی سبز و تدوین برنامه های آموزشی مناسب به کارکنان و همکاران خود در این زمینه آموزش دهند. از این رو به مدیران شرکت های تعاونی کشاورزی استان مازندران پیشنهاد می شود با برگزاری دوره های آموزشی در زمینه کارآفرینی سبز و مدیریت پایدار، فرصتی را برای اعضای شرکت های تعاونی کشاورزی به­ منظور فراگیری روش های نوین و بهبود عملکرد کسب و کار ایجاد کنند. همچنین با حمایت مالی از شرکت های تعاونی کشاورزی، آنها را به سمت راهبردهای کارآفرینی سبز هدایت کنید. این حمایت مالی می تواند شامل اعطای تسهیلات یا پرداخت جوایز به شرکت­هایی باشد که در زمینه کارآفرینی سبز و پایدار سرآمد بوده اند.


 

فاطمه شفیعی، مهدیه اسماعیلی، مجتبی سوختانلو،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: امروزه گیاهان دارویی نقش حیاتی در سلامت، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی دارند. علی‎رغم توجه به توسعه کشت گیاهان دارویی در استان مازندران در سال‌های اخیر و به‎ طبع آن ایجاد اشتغال در جوامع روستایی و کاهش مهاجرت، کشاورزان در مناطق روستایی با چالش‌هایی برای کشت این گیاهان و اشتغال در این حوزه مواجه هستند. همچنین، شاخص نرخ بیکاری در شهرستان سوادکوه شمالی در مقایسه با کشور و استان دارای مقدار بیشتری است. از طرفی، مطالعات محدودی در خصوص چالش‌ها و موانع اشتغال در حوزه گیاهان دارویی از منظر کشاورزان به‎ عنوان مهم‌ترین کنش‌گران بخش کشاورزی و اصلاح الگوی کشت انجام شده است. از این ‎رو، هدف این پژوهش واکاوی چالش‌ها و موانع اشتغال در حوزه گیاهان دارویی در شهرستان سوادکوه شمالی استان مازندران از دیدگاه کشاورزان بود.
مواد و روش‌ها: . این تحقیق از نوع پیمایشی- اکتشافی با رویکرد کمی بود و جامعه آماری آن را کل کشاورزان (زارع و باغ دار) شهرستان سوادکوه شمالی استان مازندران به تعداد ۱۱۶۸ نفر تشکیل دادند که ۱۷۵ نفر از آن‌ها با استفاده از فرمول دانیل و به‎ روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه‌ای محقق‌ساخته بود که روایی محتوایی آن توسط گروهی از متخصصان و صاحب‌نظران حوزه گیاهان دارویی و ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران تأیید شد و برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای عناصر چالش‌ها و موانع (۰/۷تا ۰/۹) مناسب بود. برای تحلیل داده‌ها از نرم ‎افزار V۲۶ SPSS بهره گرفته شد.
یافته‌ها: یافته‌ها در بخش آمار توصیفی نشان داد که بیشتر کشاورزان مورد مطالعه (۶۴/۶ درصد) مرد و متوسط سن آنها ۴۲ سال بود. سطح تحصیلات ۳۷/۱ درصد آن‌ها کارشناسی بود و پیشه اصلی بیش از نیمی (۶۴/۶ درصد) از پاسخگویان کشاورزی بوده است. همچنین، بر اساس یافته‌های تحقیق ۴۸ درصد از آنها گیاه دارویی به ‎لیمو را کشت می‌کردند. بر اساس یافته‌های تحلیل عاملی اکتشافی، چالش‌ها و موانع پیش ‎روی کشاورزان در فرآیند اشتغال و تولید گیاهان دارویی به‎ ترتیب در چهار دسته از عوامل مهارتی- لجستیکی (۱۷/۷۴۹ درصد)، (مشکلات مرحله برداشت و پس‌برداشت: عدم وجود انبارهای بهداشتی و مناسب برای گیاهان دارویی برداشت‌شده، خسارت به محصول با نحوه غیراصولی برداشت آن و نبود ماشین‌آلات برداشت گیاهان دارویی در منطقه، عوامل ترویجی- زیرساختی (۱۷/۴۹۳ درصد) (مشکلات مرحله کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت: عدم توجه به ظرفیت‌های کشت گیاهان دارویی در منطقه توسط سیاست‌گذاران، عدم وجود کارشناسان و متخصصان گیاهان دارویی در اداره جهاد کشاورزی شهرستان، فقدان مزارع الگویی مختص گیاهان دارویی در منطقه، عدم برگزاری آموزش‌ها و کلاس‌های ترویجی به ‎طریق مدرسه در مزرعه کشاورز، نبود مکانیزاسیون مناسب در زمینه کاشت، داشت، برداشت و فرآوری گیاهان دارویی)، عوامل صنایع تبدیلی- بازاریابی (۱۶/۷۳۵ درصد) (مشکلات پس از برداشت: خام فروشی و عدم فرآوری تولیدات گیاهان دارویی، عدم وجود شرکت‌های بسته‌بندی گیاهان دارویی در منطقه، مشکل ارسال خام گیاهان دارویی به شهرستان‌های دیگر، استفاده سنتی (بدون فرآوری) از بیشتر گیاهان دارویی منطقه و عدم وجود بازار خارجی و صادرات محصولات گیاهان دارویی) و عوامل اطلاعاتی و دانش فنی (۱۰/۹۸۳ درصد) (مشکلات مرحله داشت: دانش ناکافی متخصصان و کشاورزان منطقه در کنترل غیرشیمیایی علف‌های هرز و بیماری‌های گیاهان دارویی و عدم آشنایی کشاورزان منطقه با نیازی‌های آبی گیاهان دارویی) دسته‌بندی شدند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج می‌توان بیان کرد که عمده‌ترین چالش‌های کشاورزان برای اشتغال در حوزه گیاهان دارویی مشکلات مهارتی و لجستیکی، ترویجی و زیرساختی و صنایع تبدیلی و بازاریابی این گیاهان بوده است. بنابراین، پیشنهاد می‌شود که از طریق برگزاری کلاس‌های آموزشی- ترویجی مهارت‌های برداشت گیاهان دارویی به کشاورزان و جوانان روستایی منطقه آموزش داده شود. همچنین، پیشنهاد می‌شود سیاست‌گذاران، مجریان و برنامه‌ریزان با توجه به شرایط استان و قابلیت‌های شهرستان سوادکوه شمالی در تولید گیاهان دارویی و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی که از طریق کشت این گیاهان حاصل می‌شود، توجه بیشتری کنند. در این بین نیاز به توجه و اهمیت بیشتر به رشته گیاهان دارویی و به تبع آن دانشجویان و دانش‌آموختگان آن در دانشگاه‌های سطح منطقه و استان مازندران باید مدنظر قرار گیرد. آموز‌ش‌ها نیز باید با بهره‌گیری از روش‌های ترویجی مناسب مثل نمایش‌های نتیجه‌ای و طریقه‌ای، سایت الگویی و برگزاری مدرسه مزرعه کشاورز (FFS) به شکل عملی و انفرادی یا گروهی صورت گیرد. به علاوه، امکان در دسترس قرارگرفتن ادوات و مکانیزاسیون مناسب در تمامی مراحل تولید گیاهان دارویی برای کشاورزان منطقه فراهم شود. ایجاد صنایع فرآوری و بسته‌بندی با اعطای تسهیلات کم بهره و بلندمدت در منطقه، توانمندکردن کشاورزان به لحاظ دانشی و مهارتی در خصوص بازاریابی و فرآوری محصولات گیاهان دارویی، ایجاد بازارهای دائمی و فصلی فروش مستقیم، خرید تضمینی تولیدات و تسهیل ارسال درون کشوری به استان‌های مختلف، توجه به صادرات و رفع موانع صادرات بین‌المللی نتیجه و پیشنهاد بعدی این تحقیق است. در نهایت نیز، بازنگری لازم در دوره‌های آموزشی کارشناسان اداره جهاد کشاورزی شهرستان و منطقه و همچنین دانشجویان کشاورزی صورت گیرد و آموزش‌ها از ارائه نظری مباحث، اطلاعات و دانش به فعالیت‌های عملی و اجرایی که سبب کسب تجربه بیشتر می‌شود، تغییر یابند.




صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Entreneurship and Agriculture

Designed & Developed by: Yektaweb