ذکتر طاهر عزیزی خالخیلی، دکتر میثم منتی زاده، دکتر فاطمه رزاقی بورخانی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و هدف: توسعه روستایی، توسعه کشاورزی پایدار و تأمین امنیت غذایی پایدار جامعه مستلزم حفاظت از منابع پایه است. الگوی کشت محصولات کشاورزی نقش بسیار مهمی در حفظ کیفیت این منابع دارد. در طول چند دهه اخیر، علاوه بر تغییرات اقلیمی، الگوی کشت نادرست باعث تخریب منابع آب و خاک و ریسک درآمدی بالاتر کشاورزان در سطح کشور شده است. مطابق تأکید اسناد بالادستی، وزارت جهاد کشاورزی با تدوین و ابلاغ الگوی کشت متناسب مناطق مختلف کشور مبتنی بر آمایش سرزمینی در تلاش است تا با تغییر الگوی کشت زراعی و باغی، دستیابی به خودکفایی و امنیت غذایی و درآمد کشاورزی پایدار از طریق مدیریت صحیح و بهینه منابع پایه تسهیل گردد. در این راستا، در پژوهش حاضر ضمن تبیین میزان تمایل کشاورزان به اجرای الگوی کشت پیشنهادی استان، عوامل مؤثر بر آن نیز از طریق تحلیل علّی شناسایی شده است.
مواد و روشها: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع تحقیق، کمّی و با استفاده از فن پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه کشاورزان شهرستان ساری در استان مازندران به تعداد ۴۴۱۷۳ نفر بودند. تعداد نمونه با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، ۳۳۸ نفر محاسبه شده و برای نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده استفاده شد. روایی صوری پرسش نامه توسط اساتید دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و کارشناسان جهاد کشاورزی استان و پایایی آن توسط یک مطالعه راهنما و آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که کشاورزان متمایل به اجرای الگوی کشت پیشنهادی استان در سطح مزارع و باغات خود بودند. کشاورزان به کشت ارقام متحمل به خشکی، پرمحصول و زودرس محصولات مختلف (مثل برنج و گندم)، استفاده از شیوه های آبیاری تحت فشار (بارانی، قطرهای، نواری)، به کارگیری ارقام و بذرهایی با مصرف کم آب، کشت دانه های روغنی (مثل کلزا، سویا، آفتابگردان و گلرنگ)، تمایل بیشتری داشتند. کمترین میزان تمایل کشاورزان نیز به کشت برنج به صورت خشکهکاری، کشت نباتات علوفهای کم آب بر (مثل تریتیکاله و سورگوم)، و کشت حبوبات در مناطق دیم بود. کشاورزان نگرش مساعدی به الگوی کشت پیشنهادی داشته و ضمن تأکید بر متناسب بودن آن با شرایط آب و هوایی و دانش بومی خود، اعتقاد داشتند که این الگوی کشت می تواند به حفاظت از منابع آب و خاک کمک کرده و تولید و درآمد پایدار آنها را تضمین نماید. نتایح تحلیل علّی حاکی از آن بود که حمایتهای محیطی، نگرش، دانش فنی، میزان ارتباط با کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، و هنجارهای اجتماعی مساعد، در مجموع توانستند ۳۸ درصد از تغییرات در تمایل کشاورزان به اجرای الگوی کشت پیشنهادی استان را پیشبینی نمایند. هنجارهای اجتماعی، خودکارآمدی و حمایت محیطی نیز بر نگرش کشاورزان به الگوی کشت پیشنهادی مؤثر بودند. همچنین، خودکارآمدی از یک سو متأثر از دانش فنی کشاورزان بوده و از سوی دیگر بر روی نگرش کشاورزان به تغییر الگوی کشت مؤثر بود. بدین معنا که ارتقای دانش فنی به افزایش احساس توانمندی در اجرای الگوی کشت پیشنهادی کمک کرده و منجر به نگرش مساعد نسبت به آن شده است.
نتیجهگیری: برنامه تغییر الگوی کشت زمانی میتواند موفق باشد که متناسب با شرایط مزرعهای و خواست کشاورزان باشد. ارزیابی دورهای این برنامه از دیدگاه مخاطبان اصلی آن، یعنی کشاورزان و روستائیان میتواند بازخوردهای مناسبی جهت اصلاح و بهبود برنامه در سالهای آتی ارائه دهد. از آنجائی که تغییر الگوی کشت صرفاً فنی نبوده و دارای ابعاد و زمینههای اجتماعی-اقتصادی متعددی میباشد، زمانبر بوده و نیاز به پشتیبانی و حمایتهای محیطی دارد. بر مبنای نتایج تحقیق، پشتیبانی اعتباری، مالی و ساختاری از قشر کشاورزان، بهرهگیری از ظرفیت کشاورزان پیشرو و افراد مرجع روستایی برای تشویق سایرین، ارتقای دانش فنی آنها از طریق برنامههای آموزشی-ترویجی، گسترش ارتباطات کشاورزان با کارشناسان کشاورزی در سطح مزرعه، میتواند کشاورزان را ترغیب به اجرای الگوی کشت پیشنهادی استان در سطح مزارع نماید. در واقع، حمایت های دولتی از طریق اعطای وام های بانکی کمبهره بلندمدت ضمن جبران کاهش درآمد مقطعی عدم کشت محصولات آبدوست، به کشاورزان کمک میکند تا اقدامات حفاظتی آب و خاک بیشتری مثل آبیاری تحت فشار را در سطح مزرعه خویش اجرا کنند. همراه سازی نخبگان و رهبران روستایی با برنامه تغییر الگوی کشت در نشر و مقبولیت اجتماعی آن تأثیرگذار خواهد بود. اجرای آزمایشی برنامه الگوی کشت جدید در سطح مزارع کشاورزان پیشرو، انتخاب و ترویج مزارع نوآور و بهرهور در این زمینه، معرفی سایت های الگویی و نمونه با حضور محققان و مروجان، به گسترش الگوی کشت در سطح منطقه کمک خواهد کرد. بنابراین، اجرای برنامه های انتقال یافته تحقیقاتی و روز مزرعه با محوریت تغییر الگوی کشت و معرفی کشت های جایگزین نیز بایستی در دستور کار قرار گیرد.