۲۶ نتیجه برای آموزش
وحید واحدی، سیدعلی حسینی یکانی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
با توجه به اهمیت آموزش و همچنین پرورش نیروی کار نیمهماهر جهت کار در بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی و همینطور انجام تحقیقات علمی قبل و بعد از برگزاری دورههای مذکور جهت نیاز سنجی و مشخصسازی عمکرد آموزشهای ارائه شده، بایستی گفت که هدف این پژوهش ارزیابی میزان کارآیی کارآفرینی آموزشهای تخصصی کشاورزی در سازمان آموزش فنی و حرفهای در زمینه درآمدزایی با توجه به استانداردهای سازمان بینالمللی کار است. جهت انجام این ارزیابی، اطلاعات مربوط به چهار متغیر میزان درآمد کسب شده، نمرات ارزشیابی نهایی، تعداد دفعات مراجعه برای دریافت مشاوره و میزان وام دریافتی یک نمونه ۱۰۰ نفره از دانشآموختگان رشتههای گوناگون کشاورزی مرکز آموزش فنی و حرفهای شهرستان بابلسر طی سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ جمعآوری گردید و پس از میانگینگیری مورد استفاده قرار گرفت . در مرحله اول شدت و جهت اثرپذیری میزان درآمد دانشآموختگان از سه متغیر مستقل مورد نظر در قالب برآورد ضرائب یک رگرسیون خطی اندازهگیری گردید و در مرحله بعد رابطه بین این سه متغیر مستقل و کارآیی کارآموزان در چهارچوب روش تحلیل فراگیر دادهها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن است که علیرغم اثر مثبت و معنیدار سه متغیر نمرات ارزشیابی نهایی، تعداد دفعات مراجعه برای دریافت مشاوره و همچنین میزان وام دریافتی بر درآمد کسب شده دانشآموختگان مرکز فنی و حرفهای بابلسر، امکان بهرهگیری بهتر از این سه عامل به میزان زیادی وجود دارد. بنابراین، بایستی برنامهریزیها و سیاستگذاریهای مؤثری در این زمینه صورت گیرد.
عنایت عباسی، لطیف محمدزاده، همایون فرهادیان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مطالعه میزان تأثیر درس کارآفرینی بر تقویت روحیه و ایجاد مهارتهای کارآفرینانه دانشجویان مرکز آموزش کشاورزی شهرستان میاندوآب بررسی شده است. تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق فراگیران مرکز آموزش کشاورزی شهرستان میاندوآب بودند که درس کارآفرینی را با ارزش سه واحد درسی گذراندهاند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری طبقهای تصادفی برآورد شد. به این منظور تعداد ۱۷۸ پرسشنامه تکثیر و بین افراد نمونه توزیع شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی آن به تأیید اساتید دانشگاه تربیت مدرس رسید. پایایی پرسشنامه در مرحله پیشآزمون برای قسمتهای مختلف بین ۶۰/۰ تا ۸۵/۰ محاسبه شد. بر اساس نتایج حاصله، بین روحیه و مهارت کارآفرینانه دانشجویان قبل و بعد از گذراندن درس کارآفرینی تفاوت معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مقطع تحصیلی، سابقه شرکت در دورههای آموزشی و محل زندگی مهمترین عوامل تأثیرگذار هستند. در مجموع ۸/۳۶ درصد از تغییرات توانمندیهای کارآفرینانه دانشجویان را تبیین کردند.
صدیقه قاسمی، سمیرا بهرامیان، مصطفی احمدوند،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
عدم اشتغال دانشآموختگان کشاورزی یکی از مهمترین چالشهای نظام آموزش عالی کشور در چند سال اخیر بوده و اثرات نامطلوبی بر انگیزه تحصیل و یادگیری دانشجویان داشته است. لیکن به نظر میرسد باتوجه به ظرفیتهای بخش کشاورزی ایران، با ارتقاء توانمندی کارآفرینی دانشجویان میتوان این مشکل را برطرف نمود. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندی کارآفرینی و اشتغال پس از دانشآموختگی از دیدگاه دانشجویان کشاورزی دانشگاه یاسوج بود که با روش پیمایشی صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان سال آخر کارشناسی کشاورزی در دانشگاه یاسوج بود ( ۱۶۰ N= ) که با روش نمونهگیری طبقهای یک مرحلهای و با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان حجم نمونه ۱۱۰ نفر تعیین گردید. دادهها با ابزار پرسشنامه گردآوری شده و روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با استفاده از مطالعه راهنما و سنجش ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (آلفا بین ۸۹/۰ تا ۹۷/۰). نتایج نشان داد عوامل فردی، فرهنگی- اجتماعی و سپس عوامل آموزشی دارای بیشترین تأثیر را بر توانمندی کارآفرینی دانشجویان دارند. مهمترین عوامل فردی شامل باور به خودکارآمدی و خلاقیت، مهمترین عوامل فرهنگی- اجتماعی شامل مسائل اقتصادی جامعه و جذابیت کارآفرینی و مهمترین عوامل آموزشی شامل وجود فضای مناسب رقابتی در دانشگاه و وجود محیط خوابگاهی خلاق میباشند. همچنین، نتایج نشان داد که دانشجویان مورد مطالعه بیشترین توانمندی را در روابط اجتماعی، خلاقیت، توانمندیهای ارتباطی و رهبری دارا میباشند. در پایان، برای بهبود توانمندی کارآفرینی دانشجویان پیشنهاد هایی ارائه شده است.
زهرا ربیعی، حسن صدیقی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف این تحقیق توصیفی-پیمایشی، تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد روحیه کارآفرینی دانشجویان دانشکده منابع طبیعی دانشگاه شهید چمران واحد بهبهان بوده است. ابزار تحقیق پرسشنامه ای و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند که به منظور شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد روحیه کارآفرینی دانشجویان از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیههای تفاوتی از آزمون یومن وایت نی و آزمون t مستقل بهره گرفته شد. نتایج نشان داد از بین متغیرهای عامل روانشناختی تاثیرگذار بر روحیه کارآفرینی دانشجویان، متغیرهای اعتماد به نفس و خودباوری و آیندهنگر بودن دارای بیشترین تأثیر، سختکوشی و توانایی مدیریت خلاقانه دارای کمترین تأثیر میباشند. از میان متغیرهای، آموزشی و دانشگاهی تأثیرگذار، روشهای تدریس خلاق و انطباق دروس با پیشرفتهای علمی دارای بیشترین تأثیر و ارزشیابی مستمر و منظم از دانشجویان دارای کمترین تأثیر بودهاند و از میان متغیرهای عامل سازمانی حمایت از پایاننامهها و پژوهشهای مرتبط با کارآفرینی بیشترین تأثیر و توسعه گروههای کارآفرینی و بینش مشترک کمترین تأثیر را دارند. همچنین، این تحقیق نشان داد که بین جنسیت، داشتن مهارت، تجربه راهاندازی کار و تمایل به راهاندازی کار با عوامل مؤثر در ایجاد روحیه کارآفرینی رابطه مثبت و معنیداری وجود ندارد.
لطیف محمدزاده، حسن صدیقی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
تحقیق حاضر، به منظور شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مرکز آموزش کشاورزی شهرستان میاندوآب انجام شده است. تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی میباشد که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل همه فراگیران مرکزآموزش کشاورزی شهرستان میاندوآب شامل ۳۰۰ فراگیر که در کلاسهای درس کارآفرینی شرکت کرده بودند، میباشد. از این تعداد ۱۷۸ نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه و پرسشنامه که اصلیترین ابزار در جمعآوری دادهها در روش پیمایشی میباشند، استفاده شد. در تأیید روایی پرسشنامه، از نظر اساتید دانشگاه تربیت مدرس استفاده شد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که نبود تعامل میان دانشگاه و بنگاههای کارآفرین و عدم استفاده از مدرسان متخصص در تدریس به عنوان مهمترین موانع شناسایی شدند. ضمن اینکه نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی، نارسایی سیاستگذاری و برنامهریزی را به عنوان مهمترین عامل شناسایی کرد.
سمیرا بهروزه، ناصر آقاعباسی، فائزه محمدی نژاد،
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
پیدایش و ارتقاء رفتار کارآفرینانه به عوامل و شرایط گوناگونی از قبیل ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی افراد، عوامل محیطی و ساختاری بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روحیه کارآفرینی و در چارچوب کلی پژوهشهای پیمایشی به انجام رسید. دادههای آن با پرسشنامه جمعآوریشده است که روایی آن با روش اعتبار محتوایی و میزان پایایی آن بامطالعه راهنما مشخص گردید. جامعه آماری را اعضای بسیج مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی قم که درمجموع ۱۹۰ نفر میباشد، تشکیل میدهد، که از بین آنها ۱۲۵ نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از تکنیکهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که بین سابقه کار کشاورزی، انگیزه کارآفرینی، آموزشهای عملی و مهارتی و آموزشهای تئوری و نظری در افراد مورد مطالعه و میزان روحیه کارآفرینی آنان رابطه معنیداری وجود دارد، به طوری که آموزشهای عملی، انگیزه، آموزشهای تئوری و سابقه کار کشاورزی به میزان ۸۱ تغییرات روحیه کارآفرینی افراد مورد مطالعه را تبیین میکنند؛ لذا این امر ضرورت و لزوم آشنایی و مشارکت در برگزاری فعالیتهای مرتبط با کار کشاورزی را برای اعضای سازمان بسیج مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی توجیه میکند.
سعید نجفی، جواد میکانیکی، فاطمه خواجه ای، مجتبی داورپناه،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
افزایش بیکاری در سراسر جهان میلیونها نفر را بهسوی کارآفرینی و شناخت فرصتها، در جهت کسب و کارهای جدید هدایت نموده است. این پژوهش با هدف بررسی نگرش به کارآفرینی در بنگاههای زودبازده کشاورزی در شهرستان بیرجند انجام شد. تحقیق حاضر از جنبه هدف، کاربردی و از حیث و نحوه کنترل متغیرها، غیرآزمایشی به حساب میآید. جامعه آماری این تحقیق را بنگاهداران مؤسس، بنگاههای زودبازده کشاورزی تشکیل دادهاند. همچنین، تعداد ۱۳۰ بنگاهدار به روش نمونهگیری تصادفی با انتساب متناسب در سال ۱۳۹۵ انتخاب گردیده است. در تحقیق حاضر جهت اندازهگیری پایایی ابزار اندازهگیری، پرسشنامه طراحی شده بین ۳۰ بنگاهدار توزیع و پس از تکمیل، با استفاده از نرمافزار کامپیوتری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای حاصل از آزمون t نشان میدهد که، بین متغیر میزان نگرش به کارآفرینی با متغیرهای تجربه حضور در
کلاسهای آموزشی کارآفرینی و انگیزه و هدفمندی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون تجزیه واریانس یکطرفه (F) که با گروهبندی بهوسیله آزمون LSD و دانکن انجام گرفته، نشان میدهد از نظر میزان نگرش به کارآفرینی در بین گروههای مختلف سنی تفاوت معنیدار وجود دارد. بهطوری که طبقه سنی زیر ۳۰ سال (جوان) و طبقه سنی
۳۱– ۴۰ سال نگرش بیشتری به کارآفرینی نسبت به طبقه سنی بالاتر از ۴۱ سال دارند.
رضا موحدی، جلیله سلیمانیان بروجنی،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
با توجه به نقش و اهمیت مشارکت زنان روستایی و روحیه کارآفرینی آنان، بیشک توجه همزمان به این دو موضوع از اهمیت ویژهای در پیشبرد برنامههای توسعه روستایی برخوردار است. به همین دلیل، هدف مطالعه حاضر بررسی نقش آموزش در توسعه کارآفرینی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق را ۱۱۰ تن از زنان روستایی کارآفرین شهرستان بروجن تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد ۸۶ تن از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی محتوایی سوالات پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصین مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز در طی پیشآزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و به میزان ۸۹۹/۰ محاسبه شد. دادههای بهدست آمده توسط نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان آگاهی زنان مورد مطالعه پیرامون کارآفرینی در حد متوسط میباشد و بیشتر آنها نگرش مثبتی نسبت به نقش آموزش در بهبود کارآفرینی داشتند. بر اساس نتایج آزمون تحلیل عاملی، شیوههای آموزشی مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی بهترتیب اهمیت در سه عامل آموزشهای تخصصی کارآفرینی، استفاده از اطلاعات و تجارب کارآفرینان زن موفق و استفاده از رسانهها و اینترنت دستهبندی شدند. به منظور توسعه کارآفرینی بین زنان روستایی استفاده از روشهای آموزش عملی، زنان کارآفرین موفق همچنین رسانههای نوین پیشنهاد میشود.
مجتبی سوختانلو،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه پیشروی به سوی دانشگاههای کارآفرین و کارآیی بهینه در نظام آموزش عالی کارآفرینانه، به عنوان راهبرد اصلی در نظام آموزش عالی کشاورزی مطرح است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، تحلیل اثربخشی نظام آموزش عالی کشاورزی بر پرورش قابلیتهای کارآفرینی دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکتری بود. به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی، از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی کشاورزی در دانشگاه محقق اردبیلی (۹۹۵ N=)، حجم نمونه به تعداد ۲۸۸ نفر تعیین شد. ابزار پژوهش مرکب از آزمون استاندارد شده "سنجش ویژگیهای شخصیتی کارآفرینی در ایران" و آزمون استاندارد شده بینالمللی مرکز کارآفرینی دانشگاه "دارهام" انگلستان و پنج متغیر تعیین اثربخشی نظام آموزش عالی کارآفرینانه بود. یافتهها نشان داد که غالب پاسخگویان، از لحاظ میزان انگیزه پیشرفت و کنترل درونی در حد "به نسبت زیاد" بوده، اما از لحاظ میزان استقلالطلبی، ریسکپذیری و خلاقیت در حد "به نسبت کم" و"کم" بودند. دیگر یافتهها حاکی از آن بود که تنها برای دو قابلیت استقلالطلبی و ریسکپذیری، میان دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکتری تفاوت معنیداری وجود داشت؛ همچنین بالابودن میزان معدل کل در میان پاسخگویان، قابلیت انگیزه پیشرفت در آنان را افزایش داده؛ اما بر دیگر قابلیتهای کارآفرینی تأثیر معنیداری را ایجاد نکرده است. مطابق تحلیل رگرسیون، سه متغیر محتوا و برنامه درسی (۰,۳۹۲ Beta=)، مدیریت و عوامل زیرساختی (۰,۳۰۴ Beta=) و شیوههای تدریس و آموزش (۰,۲۲۹ Beta=)، در مجموع ۲/۶۰ درصد عوامل اثرگذار بر پرورش قابلیتهای کارآفرینی پاسخگویان را تبیین کردند. لذا، اولویت برنامهریزی آموزشی جهت تقویت قابلیتهای استقلالطلبی، ریسکپذیری و خلاقیت دانشجویان در سه متغیر اثربخشی بدست آمده، بر بهبود اثربخشی نظام آموزش عالی کشاورزی مؤثر خواهد بود.
محمد مهدی مردانشاهی،
دوره ۴، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای آموزشی باغداران مرکبات در جهت توسعه کسب و کار صورت پذیرفت. جامعه آماری شامل ۹۸ باغدار شهرستان ساری، در سال ۱۳۹۶ بودند که دارای حداقل یک هکتار باغ مرکبات بوده و در هیچ دوره آموزشی شرکت نکرده بودند که کلیه آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه مبتنی بر الگوی نیازسنجی بوریج بود که روایی آن با کسب نظر استادان دانشگاه و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (۸۶/۰) تائید گردید. نتایج نشان داد که موضوعاتی نظیر آشنایی با اصول انتخاب رقم مرکبات، روشهای تأمین مالی، قابلیت های کسب و کارهای اینترنتی، عناصر غذایی خاک، اصول مبارزه بیولوژیک، اصول کشت ارگانیگ، قوانین و مقررات تجارت و کسب و کار و مقررات بیمه ای، در بالاترین اولویت قرار گرفتند. لذا پیشنهاد میگردد دوره های آموزشی کاربردی متناسب با نیازهای آموزشی مذکور باغداران مرکبات اجرا گردد.
طاهر عزیزی خالخیلی،
دوره ۴، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
آموزش یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده توانایی افراد برای کسب و کار موفق و بهبود بهزیستی آنها است. ارزشیابی هم یکی از مهم ترین مراحل برنامهریزی آموزشی است که انجام صحیح آن اطلاعات مفیدی را برای بهبود برنامههای آموزشی فراهم میکند. یکی از ابعاد مهم ارزشیابی، اثربخشی است که در آن میزان موفقیت برنامه با توجه به اهداف آن بررسی میشود. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی یک دوره آموزشی تولید ورمی کمپوست با استفاده از روش تحقیق آزمایشی در مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان پاسارگاد، استان فارس در سال ۱۳۹۲ طراحی و اجرا شد. طرح تحقیق مورد استفاده، طرح پیش آزمون- پس آزمون از یک گروه بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی آن توسط چند تن از متخصصان مرکز آموزش جهاد کشاورزی فارس و اساتید ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه شیراز تأیید شد و دامنه ضرایب آلفا کرونباخ مقیاسهای موجود در پرسشنامه (بین ۷۲/۰ تا ۷۸/۰) نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار سنجش بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد انگیزه اصلی افراد از شرکت در دوره افزایش معلومات و بهبود کمّیت و کیفیت محصولات کشاورزی بوده است. میزان رضایت افراد شرکت کننده در سه بُعد میزان رضایت از مدرس، رضایت از روش و محتوای آموزشی و رضایت از امکانات و مدت زمان آموزش بالاتر از متوسط بوده است. مقایسه میانگین نگرش و دانش نسبت به تولید ورمیکمپوست در قبل و بعد از برگزاری دوره نشاندهنده اختلاف معنیدار بین آنها بود و بعد از برگزاری دوره شرکت کنندگان دارای نگرش و دانش بالاتری بودند. بر اساس نتایج برای برگزاری کلاسها نیازسنجی از افراد چندان انجام نمی شود لذا پیشنهاد می شود تمهیداتی فراهم شود تا به صورت دورهای این نیازسنجیها در مناطق مختلف در ارتباط با موضوع کلاسها و زمان و مکان برگزاری کلاسها انجام شود.
محمد صادق ابراهیمی، زیبا بهرامی،
دوره ۵، شماره ۱۰ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
کارآفرینی در بردارنده منبعی از انعطاف پذیری، نوآوری، ایجاد و توسعهی شغلی برای اقتصاد و یک فرصت جالب برای توسعه ی حرفهای افراد تلقی میشود. دانشگاهها در گذشته بهعنوان محیطی آموزشی شناخته میشدند؛ اما با توجه به تحولات نظام کلان، رویکردی پژوهشی پیدا کردند و در واقع؛ یک وظیفه به وظایف دانشگاه اضافه شد که تحصیلات تکمیلی محصول این تحولات بود. در واقع کارآفرین شدن دانشگاهها دومین انقلاب در مأموریت دانشگاهها به شمار میرود. در این تحقیق به بررسی ویژگیهای کارآفرینانه در بین دانشجویان رشته های کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد، دکتری و همچنین دانشجویان مقطع کارشناسی میباشند که حداقل دوسال از تحصیل خود را گذرانده باشند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و تحلیلی است و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از مقدار ضریب Kmo و آزمون بارتلت تأیید و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که نشان از پایابودن ابزار اندازهگیری در حد ۹۱ درصد داشت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و روش نمونهگیری طبقه ای با انتساب متناسب بهره گرفته شد از جامعه آماری ۱۷۰۰ نفری تعداد نمونه آماری ۹۸ نفر از دانشجویان دانشکده کشاورزی تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و استنباطی نظیر درصد فراوانی، میانگین، آزمون کروسکال، من ویتنی، ضریب همبستگی پیرسون و همچنین از رگرسیون استفاده گردید. نتایج آزمون همستگی رابطه ۹۹ درصد و بسیار معنیداری را بین متغیرهای ویژگیهای دانشگاه کارآفرین با میزان آگاهی از فعالیتهای کارآفرینانه دانشجویان نشان داد.
محمدرضا محبوبی، سهیلا شیرخانی، محمدشریف شریف زاده،
دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
ضرورت توجه به ارائه با کیفیت و کاربردی درس کارآفرینی جهت خوداشتغالی دانشجویان رشته های علوم کشاورزی و منابع طبیعی در دانشگاه ها حائز اهمیت می باشد. هدف تحقیق حاضر ارزشیابی کیفیت خدمات آموزش درس کارآفرینی دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. جامعه آماری تحقیق ۱۶۸ نفر از دانشجویان در سال ۹۸ بودند که درس کارآفرینی را گذرانده بودند و به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبق های، حجم نمونه ۱۲۰ نفر تعیین شد. ابزار تحقیق پرسشنامه استاندارد سروکوال بود که روایی آن از سوی اعضای هیات علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای ۷/۰ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین ادراک و انتظار دانشجویان در هر پنج بعد پرسشنامه سروکوال شکاف منفی وجود داشته است به گونه ای که بیشترین شکاف در بعد تضمین (۲۴۱/۰-) و کمترین شکاف در بعد پاسخگویی (۱۵۸/۰-) وجود داشت. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود محیطی جذاب و پویا در کلاس جهت درک و آشنایی بیشتر اساتید درس، با روحیات و توقعات دانشجویان ایجاد شود. اساتید جهت تبادل نظر، آشنانمودن دانشجویان با محیط کار و اشتغال در آینده، همدلی و انعطاف پذیری در کلاس، دسترسی آسان به اساتید، اختصاص ساعاتی جهت مشاوره به دانشجویان و ارائه درس به شکلی منظم و مرتبط با یکدیگر و مشارکت دانشجویان در مباحث درسی میتوانند ادراکات را در حد انتظار افزایش دهد که در این رابطه نظام آموزش عالی را در جهت افزایش کیفیت آموزش کمک نماید.
حسام الدین غلامی، جواد قاسمی، امیر افضلی گروه،
دوره ۷، شماره ۱۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
تحولات سالهای گذشته در بازار کار دانشآموختگان کشاورزی ضرورت توجه دانشکدههای کشاورزی به اشتغالپذیری را بیش از پیش برجسته کرده است. بنابراین، این پژوهش با هدف اندازهگیری میزان اشتغالپذیری دانشجویان کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (۷۱۵ N=) و همچنین بررسی روابط برخی از متغیرها با اشتغالپذیری آنان انجام شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۹۰ نفر برآورد شد که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، پرسشنامهای در میان نمونه توزیع شد. روایی صوری پرسشنامه بهوسیله ی پنلی از متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافتهها، میانگین کل مهارتهای اشتغالپذیری دانشجویان رشتههای کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران ۳/۳ از ۵ بود که میتوان گفت اندکی از متوسط بیشتر است. بیشترین ضعف دانشجویان در مؤلفههای تجربه ی کار و زندگی (میانگین ۷۲/۲) و دانش و مهارت تخصصی رشته ی تحصیلی (۸۱/۲) بود. همچنین، متغیرهای اهمیت ادراکشده توسعه ی مهارتهای اشتغال پذیری، سابقه ی کار کشاورزی، علاقه به رشته تحصیلی، سابقهی کار غیرکشاورزی و واگذاری مسئولیت در دوران کودکی از سوی خانواده با میزان اشتغالپذیری دانشجویان همبستگی معنیداری داشت. در دانشجویان پسر، نمره ی کل اشتغالپذیری و همه ی مؤلفههای آن (دانش و مهارت تخصصی، مهارتهای عمومی، تجربه، یادگیری توسعهی شغلی و هوش هیجانی) بیشتر از دانشجویان دختر بود. همچنین، تفاوت بین میانگین کل اشتغالپذیری دانشجویان دختر و پسر و همه ی مؤلفههای آن بهجز مهارتهای عمومی و هوش هیجانی معنی دار بود. در نهایت، بر اساس یافتههای این پژوهش توصیه میشود مباحث اشتغالپذیری در دانشکدههای کشاورزی مورد توجه قرار گیرد و این برنامهها حتیالامکان با توجه ویژه نسبت به دانشجویان دختر انجام گیرد.
حمید کریمی، پوریا عطایی،
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل مهارتهای کارآفرینانه دانشجویان رشته کشاورزی و منابع طبیعی انجام گردید. این مطالعه در بین دانشجویان دانشکده های کشاورزی، آب و خاک و منابع طبیعی دانشگاه زابل انجام شد. جامعه آماری ۸۹۳ دانشجو و نمونه مورد مطالعه به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب ۲۶۹ دانشجو بود. ابزار سنجش در این مطالعه پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان کارآفرینی تأیید نمودند و برای بررسی پایایی آن نیز یک آزمون راهنما اجرا شد که تتای ترتیبی متغیرها بین ۰/۹۲-۰/۸۱ به دست آمد. در بررسی وضعیت موجود و مطلوب مهارتهای کارآفرینانه نتایج نشان داد که مهارت تیم سازی در اولویت نخست قرار دارد. همچنین، مهارت آشنایی با قوانین و مقررات حقوقی و تجاری در هر دو وضعیت موجود و مطلوب، اولویت آخر را کسب نمود. بیشترین شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب متعلق به مهارتهای آشنایی با قوانین و مقررات حقوقی و تجارت، تهیه طرح کسب وکار و ارتباطات بود. پیشنهاد میگردد مهارتهای کارآفرینانه به صورت یک فرآیند چندمرحله ای آموزش داده شود. به این صورت که هر مهارت کارآفرینی بخشبندی گردد و هر بخش به دو صورت نظری و سپس عملی آموزش داده شود.
مریم سلیمانی، آسیه فروزنده شهرکی،
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
امروزه برای پیشرفت، تولید و توسعه نیاز به آموزش کارآفرینی در دانشگاهها احساس میشود. در سالهای اخیر، بیکاری فزایندهی قشر دانشآموخته رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی نگرانیهای زیادی را برای افراد و جامعه ایجاد کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی دانشجویان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه شهرکرد انجام شد. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیهی دانشجویان ورودی دانشکدههای کشاورزی، منابع طبیعی و علوم زمین دانشگاه شهرکرد در سالهای تحصیلی ۹۷-۱۳۹۳ بودند (۲۰۰۰=N). برای تعیین حجم نمونه آماری با استفاده فرمول کوکران ۳۲۲ دانشجو بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری دادهها تحقیق پرسشنامهای بود که روایی آن توسط اساتید گروه مدیریت دانشگاه پیام نور خوانسار بررسی و تأیید گردید. برای سنجش پایایی پرسشنامه از روش محاسبه ضرایب آلفای استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ (۰/۸۶-۰/۷۰=a) قابلقبول نشان داد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار استنباطی و مدلیابی تحلیل مسیر با بهرهگیری از نرمافزار Amos استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که یادگیری تجربی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، ریسکپذیری و ویژگیهای کارآفرینی یادگیرنده بهصورت مستقیم و همچنین بهصورت غیرمستقیم بر آموزش کارآفرینی تأثیر میگذارند. بنابراین، دانشگاهها باید بر اهمیت عوامل اثرگذار بر آموزش کارآفرینی توجه داشته باشند و از یادگیری تجربی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش کارآفرینی بیشتر بهره گیرند.
زهره معتمدی نیا، سید حمید موحد محمدی، امیر علم بیگی، حسین مهدی زاده،
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف مقاله حاضر ارائه مدل رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی می باشد که به لحاظ هدف، کاربردی بوده و با استفاده از پرسشنامه بسته پاسخ اجرا شد. جامعه ی آماری مورد بررسی ۳۷۸۱ نفر از دانشجویان رشته های کشاورزی کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونهای به حجم ۴۱۶ نفر به صورت نمونهگیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روش روایی تشخیصی با استفاده از شاخص AVEاستفاده شد که مقدار آن برای سازههای مورد مطالعه بالاتر از ۰/۵ و قابلقبول بود. بهمنظور تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد که مقدار آن برای سازههای مورد مطالعه بالاتر از ۰/۶ و قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ نیز برای سازههای مورد مطالعه بالاتر از ۰/۷ محاسبه گردید. به منظور پردازش دادهها از روش تحلیل مولفه های اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. مطابق یافته ها در میان مؤلفه های مدل رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی مؤلفه ی سرمایه یانسانی در رتبه ی اول قرار داشت و به ترتیب مؤلفه های حمایت، فرهنگ، سیاست، بازار و سرمایه ی مالی در رتبه های بعدی قرار داشتند. یافته های این مطالعه اهمیت مؤلفه ی سرمایه ی انسانی را نشان میدهد، لذا پیشنهاد می گردد، فرصت آموزش و یادگیری در حوزه های کارآفرینی و راهاندازی کسب و کارهای نوپا در دانشکده های کشاورزی کشور برای دانشجویان رشته های کشاورزی فراهم گردد.
سیروس منصوری، طاهره بقایی،
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تدوین مدل فعالیتهای کارآفرینانه زنان روستایی مبتنی بر دیدگاه صاحب نظران آموزشی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف از نوع پژوهشهای کاربردی است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حوزه ی کارآفرینی از جمله اعضای هیأت علمی و کارآفرینان روستایی بودند که ۲۵ نفر از بین آنها به عنوان نمونه و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا با بررسی ادبیات پژوهش، عوامل مؤثر بر فعالیتهای کارآفرینی زنان روستایی، استخراج و براساس نظر خبرگان ۱۰ عامل به عنوان عوامل نهایی شناسایی شدند، سپس به منظور مشخص نمودن تأثیر علت و معلولی عوامل مستخرج، از پرسشنامهی محقق ساختهای که بر اساس مدلسازی ساختاری تفسیری طراحی شده بود، استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیلها، رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری و ارائه مدل عوامل مؤثر بر فعالیتهای کارآفرینی زنان روستایی از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد از بین این ۱۰ عامل شناساییشده، ویژگیهای شخصیتی و تجربه ی کاری، سرمایه ی روانشناختی، تفکر خلاق و توانمندسازی در سطح اول و روبنایی ترین سطح مدل قرار گرفتند. تفاوتهای جنسیتی، عوامل نهادی-سازمانی و عوامل اقتصادی نیز در سطح دوم قرار گرفتند. فضای فرهنگی-اجتماعی روستایی در سطح سوم مدل سطحبندی تعیین شد. همچنین، آموزش مهارتهای کارآفرینی به عنوان مؤثرترین عامل در فعالیتهای کارآفرینی زنان روستایی در سطح چهارم مدل و به عنوان زیربنایی ترین سطح به حساب می آید. براساس یافتههای پژوهش، پیشنهاد میشود با توجه به الگوی سطح بندی ارائه شده در این پژوهش، روند و ترتیب اقدامات صورتگرفته مرتبط با گسترش فعالیتهای کارآفرینی زنان روستایی انجام شود. همچنین، از آنجایی که اغلب عوامل بنیادی اثرگذار بر فعالیت کارآفرینی زنان به آموزش، توانمندسازی و جو اجتماعی روستایی بر می گردد، آموزش و فرهنگ سازی و اصلاح نگرش های جنسیتی ضرورت می یابد.
سارا حاجی علیانی، عبدالحمید پاپزن،
دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: آموزش فنی و حرفهای به عنوان یک جزء اجتناب ناپذیر از سرمایه های فکری در تقویت دانش، مهارت و نگرش نقش گسترده دارد، چراکه آموزش های فنی وحرفه ای و مهارت ها ضمن برآوردن نیاز منابع انسانی و ارتقای فراگیران آنها، در جهت اشتغال زایی و به کارگیری نیروهای ماهر گام بر می دارد. در این راستا هدف این مقاله ارزیابی نقش آموزش های فنی حرفه ای در اشتغال زایی زنان روستایی می باشد. از این رو آموزش های فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه ی انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار ایفا می کنند.
مواد و روش ها: در این زمینه با بهره گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی در این پژوهش به مطالعه ی نقش آموزش های فنی و حرفهای در روستای چقاماران بی ابر، در استان کرمانشاه پرداخته شد. گردآوری اطلاعات ازطریق مصاحبه ی عمیق، نیمه ساختارمند، گروه متمرکز، مراجعات و تماس های مکرر صورت گرفت. نمونه گیری از نوع هدفمند و به روش گلوله برفی است.
یافته ها: نتایج نشان داد که، آموزش های فنی و حرفه ای منجر به تغییر سطح دانش و آگاهی های شغلی آنها، تغییر در سطح شایستگی و مهارت حرفه ای، تغییر نگرش آنان به کار و شغل خانگی و جایگاه خود و خانواده و شغل شان در جامعه شد. همچنین، سطح بهره وری شغلی آنها را تحت تأثیر قرارداده و بهبود کسب و کار نقطه ی آغازی بر بهبود زندگی کاری زنان و در نتیجه، بهبود معیشت و کیفیت زندگی اقتصادی ناشی از سطح برخورداری آنان از منابع و فرصت های آنها خواهد بود.
نتیجه گیری: بنابراین نتیجه میشود که آموزش های فنی وحرفه ای در راستای تربیت نیروی انسانی ماهر مورد نیاز جوامع نقشی گسترده و انکارناپذیر دارد و موجبات رشد تحولات سریع در صحنه علوم و فن آوری در جامعه و بخصوص قشر زنان می شود.
زهرا کریمی عمله، مهسا فاطمی،
دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: با توجه به اهمیت و نقش مؤثر کسبوکارهای کوچک و متوسط روستایی بهعنوان محرک و تسریعکنندهی توسعه انسانی و اقتصادی، لزوم توجه به توسعه و پایداری این فعالیتها حائز اهمیت است. زنان روستایی بهعنوان نیمی از جمعیت مناطق روستایی، تأثیر مستقیمی در توسعهی این نوع کسبوکارها دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تعیینکنندههای توسعهی فعالیتهای کارآفرینی زنان روستایی شهرستان لارستان در استان فارس است.
مواد و روشها: در این پژوهش توصیفی با استفاده از فن پیمایش به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه پرداخته شد. روایی پرسشنامه توسط نظرات اساتید بخش ترویج و آموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز و پایایی آن با انجام یک مطالعه راهنما (پایلوت) با نمونهای خارج از نمونه اصلی پژوهش (زنان روستاهای شهرستان مرودشت) صورت گرفت. برای سنجش پایای پرسشنامه از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که میزان این ضریب برای متغیرهای پژوهش بین ۷۴/۰ تا ۹۳/۰ محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان روستایی عضو صندوق کارآفرینی امید شهرستان لارستان (۴۴۰ نفر) بودند که طبق فرمول کوکران، حجم نمونه ۱۰۸ نفر تخمین زده شد. سپس طبق روش نمونهگیری طبقهای تصادفی، پاسخگویان از دو گروه زنان عضو (۱۱۱ نفر) و زنان غیرعضو (۱۰۵ نفر) انتخاب شده و نهایتاً ۲۱۶ نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. دو الگوی علّی به تفکیک دو گروه زنان روستایی عضو و غیرعضو ترسیم شد.
یافتهها: نتایج تحلیل مسیر زنان گروه عضو نشان داد که، روحیه کارآفرینی، سطح تحصیلات، بهرهمندی از آموزشهای کارآفرینی، مهارت در تدوین طرح تجاری، سیاستهای حمایتی دولت، فضای کسبوکار، گرایش کارآفرینانه و شبکهسازی اجتماعی و سازمانی، عواملی هستند که بهطور مستقیم بر توسعهی فعالیتهای کارآفرینی زنان عضو تأثیر دارند. از سوی دیگر، طبق مدل گروه زنان غیرعضو، تنها سه عامل سطح تحصیلات، فضای کسبوکار و شبکهسازی اجتماعی و سازمانی، از عوامل مؤثر بر توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان غیرعضو بودند. در هر دو الگوی علّی مطالعه، تأثیرات غیرمستقیم عوامل از طریق متغیرهای میانجی نیز قابلمشاهده است.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که، زنان عضو صندوق کارآفرینی امید از لحاظ ویژگیهای فردی کارآفرینانه و شرایط کسب وکار بهتر از گروه غیرعضو بوده؛ بهطوریکه، مدل علّی گروه زنان عضو صندوق نیز مدلی قویتر و مبیّن مجموعه عوامل متنوعتری بر توسعه فعالیتهای کارآفرینی زنان روستایی در مقایسه با مدل دیگر است. از جمله مهمترین توصیههای مطالعه در راستای بهبود وضعیت کسبوکارهای زنان روستایی، توجه به آموزشهای متنوع کارآفرینی مانند تقویت مهارت در تدوین طرح تجاری و بهبود خصیصههای پنجگانهی گرایش کارآفرینانه در زنان روستایی بود؛ همچنین تمرکز بر شبکهسازی گروههای مختلف زنان روستایی نیز میتواند بر بهبود عملکرد کسبوکارهای آنان تأثیرگذار باشد. در نهایت، فرهنگسازی پیرامون حضور و نقش زنان در فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی روستا نیز عاملی مهم در توسعه فعالیتهای کارآفرینانه زنان خواهد بود.