۳ نتیجه برای آموزش عالی کشاورزی
مجتبی سوختانلو،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه پیشروی به سوی دانشگاههای کارآفرین و کارآیی بهینه در نظام آموزش عالی کارآفرینانه، به عنوان راهبرد اصلی در نظام آموزش عالی کشاورزی مطرح است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، تحلیل اثربخشی نظام آموزش عالی کشاورزی بر پرورش قابلیتهای کارآفرینی دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکتری بود. به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی، از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی کشاورزی در دانشگاه محقق اردبیلی (۹۹۵ N=)، حجم نمونه به تعداد ۲۸۸ نفر تعیین شد. ابزار پژوهش مرکب از آزمون استاندارد شده "سنجش ویژگیهای شخصیتی کارآفرینی در ایران" و آزمون استاندارد شده بینالمللی مرکز کارآفرینی دانشگاه "دارهام" انگلستان و پنج متغیر تعیین اثربخشی نظام آموزش عالی کارآفرینانه بود. یافتهها نشان داد که غالب پاسخگویان، از لحاظ میزان انگیزه پیشرفت و کنترل درونی در حد "به نسبت زیاد" بوده، اما از لحاظ میزان استقلالطلبی، ریسکپذیری و خلاقیت در حد "به نسبت کم" و"کم" بودند. دیگر یافتهها حاکی از آن بود که تنها برای دو قابلیت استقلالطلبی و ریسکپذیری، میان دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکتری تفاوت معنیداری وجود داشت؛ همچنین بالابودن میزان معدل کل در میان پاسخگویان، قابلیت انگیزه پیشرفت در آنان را افزایش داده؛ اما بر دیگر قابلیتهای کارآفرینی تأثیر معنیداری را ایجاد نکرده است. مطابق تحلیل رگرسیون، سه متغیر محتوا و برنامه درسی (۰,۳۹۲ Beta=)، مدیریت و عوامل زیرساختی (۰,۳۰۴ Beta=) و شیوههای تدریس و آموزش (۰,۲۲۹ Beta=)، در مجموع ۲/۶۰ درصد عوامل اثرگذار بر پرورش قابلیتهای کارآفرینی پاسخگویان را تبیین کردند. لذا، اولویت برنامهریزی آموزشی جهت تقویت قابلیتهای استقلالطلبی، ریسکپذیری و خلاقیت دانشجویان در سه متغیر اثربخشی بدست آمده، بر بهبود اثربخشی نظام آموزش عالی کشاورزی مؤثر خواهد بود.
زهره معتمدی نیا، سید حمید موحد محمدی، امیر علم بیگی، حسین مهدی زاده،
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف مقاله حاضر ارائه مدل رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی می باشد که به لحاظ هدف، کاربردی بوده و با استفاده از پرسشنامه بسته پاسخ اجرا شد. جامعه ی آماری مورد بررسی ۳۷۸۱ نفر از دانشجویان رشته های کشاورزی کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونهای به حجم ۴۱۶ نفر به صورت نمونهگیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روش روایی تشخیصی با استفاده از شاخص AVEاستفاده شد که مقدار آن برای سازههای مورد مطالعه بالاتر از ۰/۵ و قابلقبول بود. بهمنظور تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد که مقدار آن برای سازههای مورد مطالعه بالاتر از ۰/۶ و قابل قبول بود. مقدار آلفای کرونباخ نیز برای سازههای مورد مطالعه بالاتر از ۰/۷ محاسبه گردید. به منظور پردازش دادهها از روش تحلیل مولفه های اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. مطابق یافته ها در میان مؤلفه های مدل رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی مؤلفه ی سرمایه یانسانی در رتبه ی اول قرار داشت و به ترتیب مؤلفه های حمایت، فرهنگ، سیاست، بازار و سرمایه ی مالی در رتبه های بعدی قرار داشتند. یافته های این مطالعه اهمیت مؤلفه ی سرمایه ی انسانی را نشان میدهد، لذا پیشنهاد می گردد، فرصت آموزش و یادگیری در حوزه های کارآفرینی و راهاندازی کسب و کارهای نوپا در دانشکده های کشاورزی کشور برای دانشجویان رشته های کشاورزی فراهم گردد.
زهره معتمدی نیا، حمید موحد محمدی، احمد رضوانفر، امیر علم بیگی، حسین مهدی زاده،
دوره ۹، شماره ۱۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: اهمیت کسب و کارهای نوپا در بخش کشاورزی بیش از هر زمان دیگری مشخص است. برای رسیدن به این مهم فراهم ساختن اکوسیستم کارآفرینی مورد نیاز است. لذا، نظر به تجربهی اندک بخش کشاورزی کشور برای ایجاد چنین اکوسیستمی باید عاملهای اکوسیستم کارآفرینی را با استفاده از آموزه های بخش های پیشگام کارآفرینی شناسایی کرد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از منظر گردآوری داده ها از نوع میدانی، از منظر کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جزء تحقیقات آمیخته ی اکتشافی-متوالی (مصاحبه های عمیق به همراه پیمایش) میباشد و در بخش کیفی با مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از فعالان استارتآپی کشور سازه های شش مؤلفه ی مدل اکوسیستم کارآفرینی آیزنبرگ شناسایی شدند و در بخش کمی سازه ها بررسی شدند. جامعه ی آماری در بخش کمی ۱۸۰۰ نفر از فعالان استارتآپی کشور بودند. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که مطابق آن تعداد نمونه ۲۸۶ نفر برآورد گردید. بهمنظور سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از روش روایی تشخیصی استفاده شد که مقدار آن برای سازههای تحقیق بالاتر از ۰/۵≥ AVE و قابل قبول بود. برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد که مقدار آن برای سازهها بالاتر از ۰/۶≥ CR و قابل قبول بود. برای پردازش دادهها از روش تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرمافزار Smart-PLS استفاده شد.
یافته ها: مطابق یافتهها برای مؤلفهی سیاست پنج عامل تقویت بخش خصوصی، تعیین متولی برای اکوسیستم، حمایت از کارآفرینی مولد، توسعهی متوازن کشور و سرمایهگذاری دولت در اکوسیستم شناسایی شدند. برای مؤلفهی فرهنگ عاملهای توجه به الگوهای موفق کارآفرینی، توسعهی فرهنگ کارآفرینی و ارتقاء تفکر کارآفرینانه، برای مؤلفهی حمایت عاملهای توجه به نقش مشاوران، تأمین فضای فیزیکی، تأمین زیرساختهای قانونی و نقش نهادهای حرفهای حامی کارآفرینی، برای مؤلفهی بازار عاملهای شبکهسازی، تأمین بستر رقابتی و توجه به وضعیت سیاسی بازار کشور، برای مؤلفهی سرمایهی انسانی عاملهای اکوسیستم آموزش مهارتهای کسبوکار، بازنگری در ساختار آموزش عالی، پرورش نیروی انسانی، ترغیب اساتید به کارآفرینی و هدفمند کردن بودجهی دانشگاهها و برای مؤلفهی سرمایهی مالی عاملهای دسترسی به منابع مالی و تزریق مالی بههنگام شناسایی شدند، همچنین رتبه بندی مؤلفه های مدل رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور بدین شرح بود: مؤلفهی سرمایه ی انسانی در رتبه ی اول و مؤلفه های فرهنگ، حمایت، بازار، سیاست و سرمایه ی مالی در رتبههای بعدی از نظر اهمیت قرار داشتند.
نتیجهگیری: از دیدگاه فعالان استارتآپی کشور مؤلفهی سرمایهی انسانی بیشترین اهمیت را در رشد اکوسیستم کارآفرینی در بستر نظام آموزش عالی کشاورزی کشور داشت، لذا میتوان با تشکیل شورای راهبردی نظام آموزش عالی کشاورزی جهت برنامه ریزی درسی، تغییر در برنامه های درسی و تغییر در شیوه های آموزشی و استفاده بیشتر از آموزش های تجربی در مراکز آموزش عالی کشاورزی کشور زمینه را جهت تقویت مؤلفهی سرمایه انسانی فراهم نمود.