۱۰ نتیجه برای توسعه روستایی
محمد صادق ابراهیمی، سید احمد خاتون آبادی، ندا بنی اسد،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
یکی از عوامل مؤثر در توسعه روستایی، کارآفرینی است. کارآفرینی فرآیند ارتقاء فنآوری با ایجاد یک کسب و کار یا سازمان جدید است توسعه کارآفرینی در روستاهای شهرستان کرمان به کندی صورت میگیرد. از این جهت، این پژوهش به بررسی مؤلفههای توسعه کارآفرینی روستایی در روستاهای شهرستان کرمان میپردازد. روش تحقیق کتابخانهای و میدانی بوده و پس از تعیین شاخصها و متغیرهای تحقیق از طریق پرسشنامه، دادههای آماری لازم جمعآوری شدند. اعتبار صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و اعتبار عاملی مؤلفهها با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب KMO محاسبه که مقدار آن ۶۷/۰ به دست آمد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (۸۸/۰) محاسبه گردید. جامعه آماری تحقیق، ۱۵۰ نفر از کارآفرینان روستایی شهرستان کرمان بودند که با استفاده از روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کارآفرینان عموماً جوان بودند و میزان متغیر کارآفرینی در بین افراد در حد متوسط به بالا بوده و بیشتر آنها فاقد تحصیلات دانشگاهی میباشند و از نظر متغیر کارآفرینی بالاتر از حد متوسط بوده است و به لحاظ مؤلفههای کارآفرینی به ترتیب بهترین وضعیت مربوط به مؤلفههای روانشناختی، مهارتی، فردی و زیرساختی میباشد.
طیبه صیده، رویا اشراقی سامانی، علیرضا پورسعید،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار بر توانمندی شغلی زنان روستایی شهرستان ایلام میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل زنان شاغل روستایی شهرستان ایلام (۱۰۸۸= N) میباشد که با استفاده از فرمول کوکران ۳۲۳ نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب به عنوان نمونه تعیین شدند. نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انجام شد. روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه توسط اساتید صاحب نظر تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (۳/۹۱= α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SSPS، انجام آزمونهای همبستگی و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام صورت گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای موانع شغلی، ویژگیهای روانشناختی، وضعیت اقتصادی، عوامل آموزشی، حمایت خانواده، سطح تحصیلات، نوع فعالیت اقتصادی و موقعیت اجتماعی بر توانمندی شغلی زنان روستایی شهرستان ایلام تأثیرگذار بوده و ۷/۸۰ درصد از تغییرات این متغیر را تبیین میکنند. از میان متغیرهای مدل، متغیرموانع شغلی نسبت به سایر متغیرها بیشترین سهم را در تبیین متغیر وابسته توانمندی شغلی دارد.
زهرا یوسفی، نادر نادری، بیژن رضایی، نعمت ا... شیری،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
این پژوهش با هدف کلی بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه بود (۱۹۷N=) که ۱۳۰ نفر از آنان با استفاده از رابطه کوکران برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (۹۱ درصد) تأیید شد. دادهها با استفاده از نرمافزر SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آمار استنباطی مورد استفاده در این تحقیق آزمون ناپارامتری فریدمن و بررسی میانگین رتبهای بود که نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی تفاوت معنیداری از لحاظ آماری وجود دارد؛ بهطوری که از دیدگاه پاسخگویان، عوامل محیطی بالاترین اولویت و عوامل اجتماعی پایینترین اولویت از نظر تأثیرگذاری بر توسعه کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی را داشتند. سایر عوامل به ترتیب اولویت تأثیرگذاری بر توسعه کارآفرینی کشاورزی شامل عوامل روانشناختی، آموزشی و اقتصادی میباشد. با توجه به اولویت عوامل محیطی، ایجاد قوانین مناسب و مشوق فعالیتهای کارآفرینانه کشاورزی و برداشتن موانع موجود مانند مراحل اخذ مجوز و راهاندازی کسب و کار کارآفرینانه، گسترش و بهبود امکانات زندگی در روستاها و قرار دادن امکانات وسیع در اختیار روستاییان، میتواند بستر توسعه کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی را فراهم کند.
رضا موحدی، جلیله سلیمانیان بروجنی،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
با توجه به نقش و اهمیت مشارکت زنان روستایی و روحیه کارآفرینی آنان، بیشک توجه همزمان به این دو موضوع از اهمیت ویژهای در پیشبرد برنامههای توسعه روستایی برخوردار است. به همین دلیل، هدف مطالعه حاضر بررسی نقش آموزش در توسعه کارآفرینی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق را ۱۱۰ تن از زنان روستایی کارآفرین شهرستان بروجن تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد ۸۶ تن از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی محتوایی سوالات پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصین مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز در طی پیشآزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و به میزان ۸۹۹/۰ محاسبه شد. دادههای بهدست آمده توسط نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان آگاهی زنان مورد مطالعه پیرامون کارآفرینی در حد متوسط میباشد و بیشتر آنها نگرش مثبتی نسبت به نقش آموزش در بهبود کارآفرینی داشتند. بر اساس نتایج آزمون تحلیل عاملی، شیوههای آموزشی مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی بهترتیب اهمیت در سه عامل آموزشهای تخصصی کارآفرینی، استفاده از اطلاعات و تجارب کارآفرینان زن موفق و استفاده از رسانهها و اینترنت دستهبندی شدند. به منظور توسعه کارآفرینی بین زنان روستایی استفاده از روشهای آموزش عملی، زنان کارآفرین موفق همچنین رسانههای نوین پیشنهاد میشود.
مرضیه مرادی، مصطفی احمدوند،
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
گردشگری روستایی پتانسیل های فراوانی برای ایجاد کسب و کارهای کوچک دارد و قادر است به توسعه ی اشتغال در حوزه ی کشاورزی کمک کند. بر این اساس، هدف این پیمایش، شناسایی و دسته بندی اثرات گردشگری بر توسعه ی اشتغال کشاورزی زنان روستایی در دهستان کاکان در شهرستان بویراحمد بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل زنان دو روستای هدف گردشگری در دهستان مذکور بود. برای این منظور، ابتدا زنان ۱۵-۶۴ سال شناسایی شدند (۴۳۳ نفر)، آنگاه بر اساس جدول تعیین حجم نمونه ی بارتلت و همکاران، تعداد ۱۶۵ زن روستایی به عنوان نمونه برآورد و به صورت متناسب در بین دو روستای هدف توزیع شدند. پرسشنامه مهمترین ابزار جمع آوری داده ها در تحقیق حاضر بود. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مربوطه تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ی راهنما و با محاسبه ی ضریب تتای ترتیبی (۰/۵۰=θ) تأیید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج، بارزترین اثرات گردشگری بر اشتغالزایی کشاورزی زنان روستایی در شش عامل دسته بندی شدند که این عوامل در مجموع ۵۹/۲۷ درصد از واریانس کل عامل ها را تبیین می نمایند. این شش عامل بر اساس محتوای گویه ها تحت عنوان های تولیدی، اقتصادی، سرمایه ای، خدماتی، رفاهی، و اجتماعی نام گذاری شدند. در میان این عوامل، بیشترین سهم مربوط به عامل تولیدی بود که این عامل ۲۲/۸۲ درصد از واریانس کل را تبیین نمود و کمترین اثر مربوط به عامل اجتماعی است که ۴۷/۴ درصد واریانس عامل ها را به خود اختصاص داد. در پایان، پیشنهاد می گردد در شورای اسلامی روستاهای هدف، دفاتر اشتغال و کارآفرینی گردشگری روستایی ایجاد گردد تا به توسعه ی اشتغال زنان روستایی به صورت هدفمند پرداخته شود.
مهیار جماعتی گشتی، امین دلاور، مجید حسنی مقدم،
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
ارزشگذاری اقتصادی اماکن تاریخی واقع در روستاها، معرفی و شناساندن آن به مخاطبان و درک اهمیت استراتژیک وجود چنین موهبتهایی، کلیدیترین اقدام برای برنامهریزی توسعه روستایی، ایجاد و رونق اشتغال و تولید و توسعه بوم گردی است. این مطالعه تمایل به پرداخت حفاظتی بازدیدکنندگان از دژ تاریخی قلعهرودخان را از طریق ارزش گذاری مشروط با روش انتخاب یکونیم بعدی برآورد میکند. نتایج تحقیق نشان داد ۷۵ درصد افراد در برنامه حفاظت از دژ تاریخی قلعهرودخان تمایل به پرداخت دارند. میانگین تمایل به پرداخت حفاظتی در کل افراد نمونه، معادل ۲۲۶۵۰ریال و مازاد رفاه سالانه بازدیدکنندگان ۳۸/۵ میلیارد تومان برآورد شده است. گروه مخالفان نیز دلایلی مانند: وظیفه دولت بودن (۳۸ درصد)، پرداخت توسط ساکنان روستا (۶ درصد)، مشارکت توسط بازدیدکنندگان غیربومی (۵۶ درصد) را اعلام کردند. پیشنهاد شد مبالغ دریافتی از بازدیدکنندگان بر اساس اولویت ابتدا برای ترمیم قسمت های آسیب دیده و در حال تخریب این دژ تاریخی جهت سرپا نگهداشتن این بنای ارزشمند اختصاص یافته و سپس جهت آموزش و برگزاری برنامه های ترویج حفاظت از محیط زیست و ابنیه تاریخی تخصیص و هزینه شود. حفظ این بنای تاریخی ارزشمند منجر به ایجاد اشتغال، مهاجرت معکوس اهالی روستا از شهر به دیار خود، رشد اقتصادی روستا، احیاء و رونق صنایع دستی منطقه خواهد شد.
طاهر عزیزی خالخیلی، فاطمه رزاقی بورخانی، معصومه خواستی، فاطمه فرهادی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: توسعه کسبوکار و اشتغالزایی یکی از نیازهای اساسی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ایران است. یکی از زمینههای که با توجه به بازارهای رو به رشد جهانی و همچنین شرایط اقلیمی و منابع آب و خاک استان مازندران میتواند در زمینه توسعه و اشتغال زایی در مناطق روستایی استان تاثیرگذار بوده و به بهبود شرایط کمک کند، توسعه کشت گیاهان دارویی در مناطق مستعد استان است. این تحقیق با هدف بررسی و تبیین عوامل مرتبط با توسعه کشت گیاهان دارویی در استان مازندران از دیدگاه کارشناسان به منظور بهبود وضعیت اشتغال کشاورزان طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: این تحقیق با پارادایم کمی و از نوع توصیفی- همبستگی است و از فن پیمایش برای جمع آوری دادهها استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارشناسان مراکز جهاد کشاورزی دهستان در سطح شهرستانهای استان مازندران (۴۳۴ کارشناس) بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان تعیین شد و از روش نمونهگیری ساده تصادفی برای انتخاب نمونه ها بهره گرفته شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی آن با کسب نظرات گروهی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی تایید گردید. پرسشنامه به صورت آنلاین و همین طور بخشی از آن به صورت چاپ شده برای کارشناسان انتخاب شده ارسال گردید و در نهایت ۱۶۶ پرسشنامه تکمیل شده جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. برای تعیین میزان نیاز و ضرورت توجه به هر کدام از عوامل مرتبط با توسعه کشت گیاهان دارویی و بهبود وضعیت اشتغال کشاورزان از الگوی نیازسنجی بوریچ استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج تحقیق از بین عوامل مرتبط با توسعه کشت گیاهان دارویی و بهبود وضعیت اشتغال کشاورزان در بُعد آموزش تولیدکنندگان اولویت اول میزان نیاز و ضرورت توجه به هر کدام از این عوامل از دیدگاه کارشناسان ارائه آموزش از طریق ایجاد مزارع الگویی مختص گیاهان داروئی بود. در بُعد عوامل نهادی و ساختاری از بین گویههای مورد بررسی اولویت اول میزان نیاز و ضرورت توجه از دیدگاه کارشناسان مربوط به گویه استانداردکردن بسته بندی تولیدات بود و گویه پرداخت تسهیلات مالی اعتباری با سود کم جهت به زیر کشت بردن گیاهان داروئی در مزارع در رتبه دوم جای گرفت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق و در نظرگرفتن این نکته که اغلب کشاورزان استان با سن بالا و سنتی و ریسک گریز هستند ایجاد مزارع الگویی و مشاهده کردن امکان کشت و کار گیاهان دارویی و مزایای آن در شرایط منطقه به وسیله کشاورزان میتواند روی پذیرش و توسعه کشت گیاهان دارویی مؤثر باشد لذا، پیشنهاد میشود برنامه ریزان و سیاستگذاران سازمانهای متولی به خصوص جهاد کشاورزی ایجاد مزارع الگویی را در اولویت برنامههای خود قرار دهند. همچنین، ارائه تسهیلات و آموزش لازم به کشاورزان به وسیله نهادهای متولی مثل جهاد کشاورزی یا وزارت صنعت، معدن و تجارت که کشاورزان قادر باشند محصول تولیدی خود را با بسته بندی و ظاهر مناسب به بازارهای داخلی و خارجی عرضه کنند میتواند روی فروش مناسب و درآمدزایی کشاورزان بسیار تأثیرگذار باشد.
زهرا قاسمی، علی اصغر میرک زاده،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: تنوع معیشتی با تأکید بر فعالیتهای خارج از مزرعه و گسترش فرصتهای اشتغال برای گروه های مختلف فعال در جوامع روستایی رویکردی موفق در توسعه روستایی بوده است. معلولیت واقعیتی است که جوامع بشری میبایست آنرا پذیرفته و آگاهانه به مدیریت و برنامهریزی برای آن بپردازند. به ویژه در محیطهای پرخطر روستایی که زمینه وقوع آن بیشتر است. معلولیت بار تکفل جوامع و هزینههای زندگی خانوارهای روستایی را افزایش میدهد. این فشار زمانی مضاعف میگردد که معلولانی که قادر به اشتغال و ارزش آفرینی باشند از دستیابی به شغل مناسب محروم باشند و فرصتهای حضور در چرخه اقتصادی برای آنها فراهم نباشد. در تحقیقات انجام گرفته در حوزه کارآفرینی، کارآفرینی گروههای خاص در جوامع روستایی کمتر مورد توجه محققان و مدیران پروژه های توسعه روستایی بوده است. معلولان توانمند روستایی استان کرمانشاه بخش قابل توجهی از بیکاران استان را تشکیل میدهند و تنها چهار درصد معلولان استان شاغل میباشند. پرداختن به مقوله کارآفرینی معلولان کارکردی چندگانه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی معلولان روستایی بخش کوزران در شهرستان کرمانشاه انجام شد.
مواد و روش ها: روش کلی تحقیق آمیخته کیفی- کمی و روش گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختارمند بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی ۲۱ نفر از معلولان روستایی بخش کوزران و ۱۵ نفر از مدیران و کارشناسان سازمان بهزیستی در استان کرمانشاه بودند. نمونه ها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع داده انتخاب شدند. دادههای بخش کیفی با روش کدگذاری تئوری بنیانی تحلیل و با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شد. در این مرحله با استفاده از چهار مفهوم مرتبط ازجمله مفاهیم اعتبارپذیری، انتقالپذیری، تأییدپذیری و اطمینانپذیری به بررسی روایی و پایایی پژوهش پرداخته شد. روش به کار رفته در بخش کمی روش توصیفی همبستگی بود. نمونه آماری این بخش ۱۳۰ نفر از معلولان روستایی دارای قابلیت اشتغال در بخش کوزران بودند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محققساخته بود. برای بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش از رویکردهای روایی همگرا (میانگین واریانس استخراج شده) و روایی واگرا (معیار فورنل و لارکر) استفاده شد. نرم افزار SPSS۲۲ در تجزیه و تحلیل داده های بخش کمی استفاده شد. بهمنظور بررسی روابط بین سازههای مورد پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار SmartPLS نسخه ۳ استفاده شد.
یافته ها: درنتیجه تحلیل دادههای تحقیق ۵۸ مفهوم مرتبط با عوامل مؤثر بر کارآفرینی معلولان روستایی شناسایی شد که این مفاهیم در قالب ۱۵ سازه و ۴ مقوله اصلی شامل شایستگیهای کارآفرینانه معلولان روستایی (شایستگی تعهد، شایستگی یادگیری، شایستگی ارتباطی، شایستگی راهبردی)؛ عوامل فردی (سودمندی و هویت اجتماعی؛ احساس نوعدوستی؛ هوشیاری کارآفرینانه و ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانه)؛ زمینهای (حمایت محلی ادراکشده؛ تلاطمها و محدودیتها؛ حمایت درکشده از سوی خانواده و سرمایه انسانی) و ساختاری (شامل عوامل زیرساختی- محیطی؛ بروکراسی اداری و اقدامات سازمان بهزیستی) مؤثر برکارآفرینی معلولان روستایی دستهبندی شدند. همچنین، ۲۷ مفهوم مرتبط با راهکارهای توسعه کارآفرینی معلولان روستایی شناسایی شد که در قالب پنج راهکار آموزشی- توانمندسازی؛ فرهنگسازی و تغییر نگرش عمومی به کارآفرینی معلولان؛ حمایت و پشتیبانی مادی- معنوی؛ تنوع بخشی زمینه اشتغال و برندسازی محصولات معلولان و بهبود کمی و کیفی نیروی انسانی دستهبندی شدند. نتایج نشان داد که شایستگی یادگیری، سرمایه انسانی، تلاطمها و محدودیتها، حمایت ادارکشده از سوی خانواده و شایستگی تعهد مهمترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی معلولان روستایی می باشد. همانطور که نتایج مدل کمی نشان میدهد از بین ۱۵ عامل شناسایی شده، شایستگی یادگیری با مقدار بتا β =۰/۸۱۱؛ سرمایه انسانی با مقدار بتا ۰/۶۷۹=β؛ و تلاطمها و محدودیتها با مقدار بتا ۰/۶۷۲=β به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی معلولان روستایی دارند.
نتیجه گیری: کارآفرینی معلولان روستایی به عنوان یک بُعد فراموش شده اشتغال روستایی میتواند در تحقق توسعه روستایی یکپارچه مؤثر باشد. جهت تحقق این هدف توجه به عواملی که فرایند اشتغال خودجوش معلولان توانمند روستایی را تسهیل کند ضروری است. این تحقیق به صورت آمیخته در راستای این هدف انجام شد و نتایج نشان داد که معلولان روستایی و کارشناسان مرتبط با اظهارات خود بر خلاء آتمسفر کارآفرینی روستایی و لزوم پرداختن به آن اشاره کردند. زمینه سازی اشتغال و به کارگیری استعدادهای معلولان روستایی در درجه اول نیازمند باورپذیری مسئولان و جامعه روستایی به امکان اشتغال معلولان است. در درجه دوم نیازمند استعدادیابی و توانمندسازی معلولان است و در نهایت نیازمند نقش پذیری و انجام مسئولیت توسط سه بعد اساسی این هرم یعنی خانواده، مسوولان و معلولان است. در این راستا، اصلاحات و توسعه نهادی اشتغال معلولان روستایی بسترساز عملکرد موفق این سه بعد است. لذا، پیشنهاد میگردد با رویکرد حمایت نهادی قوانین و بخشنامههای منطقهای برای حمایت از سرمایهگزاران ایدههای معلولان روستایی بهروزرسانی و تسهیل گردد و از طریق شناسایی و عقد قرارداد با بخش های وابسته و دارای پتانسیل زمینه خوداشتغالی معلولان روستایی فراهم شود و در صورت به کارگیری پتانسیل های معلولان در بخش های خصوصی این بخش ها از معافیت های مالیاتی، تسهیلات کمبهره و یارانه حامل های انرژی برخوردار گردند. همچنین، شبکه سازی و معرفی توانمندی های معلولان روستایی در شبکه های تأمین و زنجیره ارزش محصولات کشاورزی و روستایی می تواند در توسعه زمینه اشتغال معلولان روستایی مؤثر باشد.
ندا بنی اسدی، سمیه نقوی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: یکی از مهمترین تحولات اقتصادی و اجتماعی در ایران، افزایش جمعیت قابل توجهی از زنان کارآفرین بوده است. زنان کارآفرین نقش بهسزایی در اشتغالزایی، ثروت، کاهش فقر، توسعه انسانی، آموزش، بهداشت و توسعه کشور بهویژه در کشورهای در حال توسعه دارند. توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی روستاها، راهحلی برای توانمندسازی و ظرفیتسازی بهمنظور کاهش شکاف بین شهر و روستا، ایجاد برابری اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی و ابزاری مهم برای رسیدن به توسعه پایدار است. عدم توجه به مدیریت نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در حد مطلوب از عوامل مهمی است که باعث شده این صنایع نتوانسته راه به بازارهای جهانی پیدا کند. استان کرمان با توجه به سطح تولید انبوه نخل میتواند با توسعه محصولات فراوری شده مرتبط با خرما گامی مؤثر برای صنعتی شدن و ایجاد اشتغال برای زنان در روستاها داشته باشد نقش زن در نظام تولید کشاورزی و توسعه روستاها بسیار مهم است. زنان در روستاها بهصورت گوناگون در حال فعالیت هستند اما فعالیت آنان نامرئی است. کارآفرینی روستایی در جهت توانمندسازی زنان روستایی، بهعنوان یک عامل کلیدی در کاهش شکافهای جنسیتی و جلوگیری از مهاجرت به شهرها و تأمین امنیت غذایی یکی از ارکان مهم توسعه جامعه روستایی است. کارآفرینی زنان روستایی موجب حمایت از پایداری اقتصاد محلی در روستا میشود و کیفیت زندگی روستاییان را بهبود میبخشد. در راستای آگاهسازی جامعه و دفاع از حقوق زنان، فعالیتهای متنوعی در این زمینه صورت گرفته است. کارآفرینان با تجزیه و تحلیل ظرفیتها، استعدادها و فرصتهای هر منطقه میتوانند اقدام به ارائهی چالشها و راهکارهای زیاد و متعددی برای کارآفرینی زنان روستایی نمایند. کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی ضمن افزایش درآمد خانواده، بهبود وضعیت سواد و بهداشت خانواده میتواند زندگی روستایی و در نهایت کل جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، شناسایی استعدادهای کارآفرینی روستائیان، بهویژه زنان روستایی و تلاش برای توسعه و تقویت کارآفرینی از طریق فراهم کردن زمینههای اولیه آن، اهمیت ویژهای دارد. بر این اساس هدف تحقیق حاضر، شناسایی ابعاد توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در توسعه کارآفرین زنان روستایی میباشد.
مواد و روشها: این تحقیق از لحــاظ هــدف، کاربــردی و از نظــر ماهیــت و روش، توصیفی ـ تحلیلــی اســت. بهمنظــور گــردآوری اطلاعات از مطالعــات کتابخانــهای و میدانــی اســتفاده شــد. قلمــروی مکانــی، روستاهای استان کرمان که دارای نخل هستند و زنانی که در حیطه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما فعالیت دارند، می¬باشند. در بخش کیفی دادهها با استفاده از نظرات خبرگان دانشگاهی، مدیران و کارشناسان کارآفرینی با مصاحبه نیمهساختار یافته، با رویکرد نظریه دادهبنیاد جمعآوری گردید. ابزار گرداوریها دادهها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. در بخش کمی تحقیق با توجه به خروجیهای بخش مصاحبه، پرسشنامه تحقیق از طریق کدهای نهایی شده، استخراج گردیده و در قالب پرسشنامه بخش کمی قرار گرفته است. در این تحقیق با توجه مسئله مورد بررسی، طبق آمار سال ۱۴۰۰، تعداد ۹۶ نفر در سه زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما مشغول بهکار بودهاند.حجم نمونه طبق فرمول کوکران ۷۶ نفر برآورد شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای ۵۸ گویه میباشد. در قسمت تجزیه و تحلیل داده¬ها، از نرمافزار SPSS و Amos استفاده شده است. برای تحلیل و بررسی روابط مورد نظر در مدل مفهومی، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: با توجه به نتایج بهدست آمده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و بهدست آمدن امتیازات یا بار عاملی هریک از شاخصها، شرایط علی بر راهبردها با ضریب مسیر ۰/۸۲، شرایط زمینهای بر راهبردها با ضریب مسیر ۰/۳۹، شرایط مداخلهگر بر راهبردها با ضریب مسیر ۰/۷۶، پیامدها بر راهبردها با ضریب مسیر۰/۸۶ مدل توسعه صنایع تبدیلی و تکملیی خرما بر کارآفرینی زنان روستایی کشاورزی تأثیر معنیداری دارند. مدل نهایی از مقوله شرایط علی (نظام کارآیی و نوآوری با بار عاملی ۰/۸۱، مقوله زمینهای (توانمندی بازاریابی با بار عاملی ۰/۷۹،)، شرایط مداخلهگر (مشوقهای اقتصادی با بار عاملی۰/۸۸) در راهبردها (جهانیسازی با بار عاملی ۰/۸۹) و پیامدها (رشد اقتصادی با بار عاملی ۰/۸۹) بهدست آمد.
نتیجهگیری: مطالعات انجام شده در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در روستاهای استان کرمان نشان داد که وجود زنان تحصیلکرده با تخصصهای متفاوت که تمایل به کارآفرینی در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در روستایی دارند، با ایجاد اشتغال و حمایتهای مالی از زنان روستایی، آنها به اعضا فعال جامعه محلی تبدیل خواهند شد. فرآوری محصولات کشاورزی از جمله خرما، با رویکرد نوآوری اقدامی مفید در میان زنان کارآفرین روستایی، برای بهبود دسترسی زنان به بازارهای جهانی میباشد. از آنجا که زنان روستایی از نظر مالی و چانهزنیهای اجتماعی ضعیف هستند، تقویت کارآفرینی زنان روستایی باید همراه با حمایتهای مالی و اقتصادی باشد. مقوله کارآفرینی با مفهوم نوآوری همراه است، بنابراین، در خصوص صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما، از زنان نوآور باید حمایت شود و زمینه و امکانات لازم که شامل آموزش میباشد، برای نوآور بودن زنان روستایی فراهم شود. راهاندازی تیمهای تجاری زنان روستایی، باعث افزایش آگاهی و ظرفیت اشتغال و کارآفرینی آنها میشود.
سیده زهرا درواری، امید جمشیدی، فاطمه قربانی پیرعلیدهی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: روستاهای ساحلی شهرستانهای ساری و میاندرود، با وجود بهرهمندی از ظرفیتهای منحصربهفرد طبیعی و اقتصادی، با چالشهایی همچون مهاجرت جوانان، کاهش اشتغال، تخریب محیطزیست، و ناکارآمدی در بهرهبرداری از منابع محلی روبهرو هستند. این مسائل موجب کاهش پایداری اقتصادی و اجتماعی در این نواحی شده و ضرورت توجه به رویکردهای نوین و پایدار برای توسعه این مناطق را برجستهتر کرده است. در این میان، توسعه پایدار کارآفرینی روستایی بهعنوان یک راهبرد مؤثر میتواند نقشی کلیدی در رفع این چالشها ایفا کند. کارآفرینی پایدار با ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش درآمد، ارتقای مشارکت مردمی، فعالسازی سرمایههای اجتماعی، و بهرهبرداری بهینه از منابع انسانی، بهمثابه موتور محرک تحول و پیشرفت عمل میکند. بهویژه در این مناطق، بهرهگیری از ظرفیتهای محلی نظیر گردشگری ساحلی و صنایع وابسته به دریا، فرصتی استثنایی برای تحول اقتصادی و اجتماعی فراهم میآورد. بر این اساس، طراحی و ارائه الگوهای نوآورانه و بومی برای توسعه پایدار کارآفرینی در این مناطق اهمیت ویژهای دارد. این تحقیق با هدف طراحی الگوی توسعه پایدار کارآفرینی روستایی در نواحی ساحلی ساری و میاندرود انجام شده است تا ضمن پاسخگویی به نیازهای خاص این مناطق، تحولی مثبت در راستای پایداری اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند.
مواد و روشها: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، پیمایشی است و در دسته تحقیقات غیرآزمایشی قرار میگیرد. رویکرد تحقیق از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بوده و در سال ۱۴۰۳ اجرا شده است. در بخش کیفی، با استفاده از مرور سیستماتیک و نظاممند پیشینه موضوع، نسبت به درک و شناخت عمیق مسئله اقدام شد. سپس، برای بومیسازی مدل با توجه به شرایط و محدودیتهای جامعه، از نقطهنظر خبرگان حوزه کارآفرینی و کسبوکار روستایی که به روش هدفمند و تکنیک نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند، مؤلفههای مدل شناسایی و طبقهبندی شدند. در بخش کمی، برای طراحی الگوی موردنظر و ایجاد ارتباط بین ابعاد مدل از روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) و تکنیک MICMAC استفاده شد. جامعه آماری بخش کمی تحقیق شامل خبرگان و صاحبنظران با سابقه در عرصه پژوهش و عمل در کارآفرینی، و همچنین کارآفرینان و صاحبان کسبوکار در ۱۴ روستای ساحلی شهرستان ساری و میاندرود بود که در مجموع ۶۰ نفر بهروش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند. در این تحقیق نرم افزار MAXQDA نسخه ۱۰ برای تحلیل محتوا، نرم افزار SPSSv۲۳ برای آمار توصیفی و برای تحلیل ساختاری-تفسیری از نرمافزار EXCEL استفاده شد.
یافتهها: براساس نتایج ۱۵ عامل مؤثر بر توسعه پایدار کارآفرینی روستایی در روستاهای ساحلی شناسایی شد. «ویژگی های فردی-شخصیتی»، «بازاریابی و بازرگانی» و «تسهیل سیاستی و قانونی» بیشترین تکرار کدهای اولیه را به خود اختصاص داده است. یافتههای ISM نشان داد که «مؤلفههای ظرفیتهای طبیعی منطقهای» و «ظرفیتهای اجتماعی و مشارکتی» در منطقه، به عنوان پایههای اساسی توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی ساحلی شناخته میشوند. قرارگیری این مؤلفهها در سطح پنجم مدل ISM حاکی از آن است که این عوامل از اهمیت استراتژیک و بنیادین برخوردارند و بدون توجه به آنها، تلاشهای دیگر برای توسعه کارآفرینی ممکن است به نتیجه نرسد. در سطح چهارم مدل متغیرهای تسهیل سیاستی و قانونی، حمایتهای دولتی و فرهنگ و ارزشهای حاکم قرار گرفت. در سطح سوم نیز ۶ متغیر تسهیلات و اعتبارات، ارتباطات و تشکلات، بستر کلان اقتصادی، زیرساختهای فیزیکی، آموزشی و ترویجی و مدیریتی و برنامهریزی در ارتباط با هم قرار گرفته و این طبقه را تشکیل دادند. همچنین در سطح دوم و اول مدل نیز، متغیرهای «دسترسی به فناوری و صنایع»، «ویژگیهای فردی و حرفهای»، «حفاظت زیستمحیطی» و «بازاریابی و بازرگانی» قرار گرفتهاند. تحلیل MICMAC نشان داد که اکثر متغیرها به دلیل وابستگی و نفوذ بالا در منطقه پیوندی و وابسته قرار گرفتند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که توسعه پایدار کارآفرینی روستایی در روستاهای ساحلی شهرستانهای ساری و میاندرود بهشدت تحت تأثیر ظرفیتهای طبیعی، اجتماعی و مشارکتی این مناطق است. این عوامل، بهعنوان پایههای اساسی توسعه کارآفرینی، در بالاترین سطح مدل ISM قرار دارند و اهمیت استراتژیک آنها تأکید میکند که بدون فراهمسازی و بهبود این ظرفیتها، توسعه سایر ابعاد کارآفرینی با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. به طور کلی بر اساس یافتههای تحقیق، توسعه پایدار کارآفرینی در مناطق روستایی ساحلی نیازمند برنامهریزی جامع و توجه به ظرفیتهای طبیعی و اجتماعی این مناطق است. پیشنهاد میشود برای بهرهگیری از این ظرفیتها، سیاستگذاران بر تقویت زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی مانند حملونقل، دسترسی به فناوریهای نوین، و توسعه شبکههای ارتباطی تمرکز کنند. از سوی دیگر، عوامل فردی و حرفهای، مانند ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان و مهارتهای تخصصی، بهعنوان نیروهای تسهیلکننده در سطوح اجرایی نقش پررنگی دارند. برای دستیابی به توسعه پایدار کارآفرینی در این مناطق، پیشنهاد میشود برنامههایی با هدف تقویت ظرفیتهای طبیعی و اجتماعی، نظیر حفاظت از منابع زیستمحیطی و افزایش تعاملات اجتماعی، اجرا شود. ایجاد تعاونیهای بازاریابی، توسعه مهارتهای بازاریابی و مدیریتی، بهبود زیرساختهای فیزیکی و حملونقل، و استفاده بهینه از ظرفیتهای گردشگری ساحلی از جمله اقداماتی است که میتواند به افزایش توانمندی روستاییان و توسعه پایدار این مناطق کمک کند. همچنین، دسترسی به فناوریهای پیشرفته، همراه با سیاستهای حمایتی دولت و تسهیل مقررات، میتواند زمینهساز بهرهوری بیشتر از منابع محلی و رشد اقتصادی پایدار شود.