جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای زنان کارآفرین

وحید علی‌آبادی، رضا موحدی، حشمت‌اله سعدی، پوریا عطائی،
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

فعالیت­های کارآفرینی زنان روستایی، زمینه­های کاهش فقر در روستاها را فراهم نموده و گامی به  سوی توسعه روستایی
می­باشد
. افزایش قابل ملاحظه زنان شاغل واقعیت انکارناپذیر جامعه ایران است. با وجود این، تجربه اجتماعی حاکی از آن است که تعداد کمی از زنان شاغل کارآفرین هستند. برای ظهور فعالیت­های کارآفرینانه وجود زمینه­ها و شایستگی­های مناسب ضروری است. هدف از انجام پژوهش حاضر، الگوسازی مفهومی شایستگی­های مورد نیاز زنان کارآفرین روستایی بود. جامعه آماری این تحقیق را ۱۲۵ نفر از کارآفرینان زن روستایی شهرستان­های کنگاور، صحنه و هرسین، تشکیل داده بودند. بر همین اساس از تمام شماری استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود. میزان پایایی متغیرهای تحقیق بین ۸۸/۰-۸۳/۰ بود. یافته­های تحقیق نشان می­دهند که بر اساس تحلیل حساسیت (ANN) شایستگی­های ارتباطی، راهبردی و تعهدی، بیشترین اهمیت را در لایه اول دارند. بین شایستگی­ها راهبردی و ذهنی براساس حوزه فعالیت­ها (کشاورزی، دام­پروری و خدمات مشاوره­ای)، اختلاف معنی­داری در سطح ۹۹ درصد اطمینان وجود داشت، به طوری که این شایستگی­ها در بین کارآفرینان حوزه خدمات مشاوره­ای بیشتر بود.
رضا موحدی، جلیله سلیمانیان بروجنی،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

با توجه به نقش و اهمیت مشارکت زنان روستایی و روحیه کارآفرینی آنان، بی­شک توجه همزمان به این دو موضوع از اهمیت ویژه­ای در پیشبرد برنامه­های توسعه روستایی برخوردار است. به همین دلیل، هدف مطالعه حاضر بررسی نقش آموزش در توسعه کارآفرینی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق را ۱۱۰ تن از زنان روستایی کارآفرین شهرستان بروجن تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی ساده تعداد ۸۶ تن از آن‌ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی محتوایی سوالات پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصین مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز در طی پیش‌آزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و به میزان ۸۹۹/۰ محاسبه شد. داده­های به‌دست آمده توسط نرم­افزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان آگاهی زنان مورد مطالعه پیرامون کارآفرینی در حد متوسط می­باشد و بیشتر آن‌ها نگرش مثبتی نسبت به نقش آموزش در بهبود کارآفرینی داشتند. بر اساس نتایج آزمون تحلیل عاملی، شیوه‌های آموزشی مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی به­ترتیب اهمیت در سه عامل آموزش‌های تخصصی کارآفرینی، استفاده از اطلاعات و تجارب کارآفرینان زن موفق و استفاده از رسانه‌ها و اینترنت دسته­بندی شدند. به منظور توسعه کارآفرینی بین زنان روستایی استفاده از روش­های آموزش عملی،  زنان کارآفرین موفق  همچنین رسانه‌های نوین پیشنهاد می‌شود.
مهدی عبدالعظیمی هریس، حسین رحیمی کلور، فاطمه حسین زاده جناقرد،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: کارآفرینی بهعنوان محرک اصلی تحول و رشد اقتصادی در جوامع جهانی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. این فرآیند پویا و خلاقانه شامل شناسایی فرصت‌های جدید، توسعه ایده‌های نوآورانه، تشکیل تیم‌های متخصص، جذب منابع مالی، ارائه کالاهای جدید و باز کردن بازارهای جدید است. زنان کارآفرین در صنایع روستایی نقش کلیدی در توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خود و جوامع محلی ایفا می‌کنند. آن‌ها با ایجاد فرصت‌های شغلی و کاهش بیکاری، به بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی کمک می‌کنند و در عینحال با حفظ و احیای فرهنگ بومی و انتقال دانش و مهارت‌های سنتی، به توسعه پایدار و پیشرفت فرهنگی جوامع روستایی کمک می‌نمایند. رهبری کارآفرینی، که شامل توانایی‌هایی مانند ایجاد انگیزه در تیم و ارتقاء ایده‌های نوآورانه است، یکی از عناصر کلیدی در موفقیت کارآفرینان محسوب می‌شود. با توجه به اینکه مفهوم کارآفرینی بهسرعت در حال گسترش است و حضور زنان در حوزه کارآفرینی موضوعی است که بهطور جدی موردتوجه جامعه جهانی قرار گرفته است. در دنیای امروز، روند مداوم تغییر و تحول در شئون مختلف حیات اجتماعی و پیشرفت‌های شگرف و عمیق در علوم و فنون مختلف، موجبات تحول و تغییر ساختارها را از اشکال سنتی بهسوی ساختارهای پیچیده‌تر فراهم آورده است. برای بهدست آوردن هر نوع شغلی در جهان قرن بیست و یکم، دارا بودن سطح مناسبی از مهارت حرفه‌ای ضروری است که این مهارت‌ها عموماً از طریق آموزش حاصل می‌شوند. زنان روستایی به‏دلیل نداشتن آموزش‌های کافی در زمینه مدیریت کسب‌وکار و مهارت‌های کارآفرینی، از شروع فعالیت‌های کارآفرینانه هراس دارند. بنابراین از این جهت آموزش کارآفرینی برای زنان روستایی ضرورت دارد که می‌تواند به توانمندسازی آن‌ها کمک کند و آن‌ها را بهسوی فعالیت‌های کارآفرینانه هدایت کند. این پژوهش بر ارتباط بین ابعاد مختلف رهبری کارآفرینانه و قصد کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوق‌های اعتباری خرد در استان اردبیل تمرکز دارد، بهویژه زمانیکه این رهبری با آموزش کارآفرینی همراه شود.
مواد و روش‌ها: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی و از نظر اجرا میدانی بود. در این تحقیق، زنان کارآفرین روستایی عضو صندوق‌های اعتبار خرد با ۱۹۰۰ نفر عضو در استان اردبیل که در حوزه‌های دام‌پروری، پرورش مرغ بومی، پرورش زنبورعسل، تولید گیاهان دارویی، تولید مواد لبنی و تولید صنایع‌دستی و کشاورزی فعالیت می‌کنند، مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه‌گیری از نوع تصادفی طبقه‌ای بوده و ۳۲۰ نفر بر اساس فرمول کوکران بهعنوان نمونه انتخاب شده‌اند. برای جمع‌آوری داده‌ها از سه پرسشنامه شامل: پرسشنامه رهبری کارآفرینانه، پرسشنامه کارآفرینی زنان و پرسشنامه آموزش کارآفرینی استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه‌ها توسط اساتید دانشگاه مورد تأیید قرار گرفته و با توجه به اینکه مقدار بارهای عاملی برای تمام متغیرهای آشکار بالای ۰/۵ بود، هیچ‌کدام از گویه‌ها کنار گذاشته نشدند. همچنین، یکپارچگی درونی ابزارهای استفاده شده نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که نشان داد همه مقادیر محاسبه شده از ۰/۷ بیشتر است که می‌توان نتیجه گرفت ابزار پایایی لازم را دارد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده‌اند و برای بررسی روابط میان متغیرها از روش‌هایی مانند تحلیل عامل تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزارهای
SPSS۲۲ و LISREL۱۰ بهره گرفته شد.
یافتهها: در این پژوهش پاسخ‌ها به متغیرها بالاتر از حد متوسط بوده و وضعیت ادراکی جامعه از متغیرهای تحقیق در حد مطلوبی قرار دارد. نتایج یافته‌های تحقیق نشان داد که تسهیلگری بر قصد کارآفرینی (
t = ۹,۹۱, β =۰,۹۱) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد و حمایتگری بر قصد کارآفرینی
t = ۸,۸۸, β =۰,۸۸)) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد همچنین هدایت‌گری بر قصد کارآفرینی (t = ۹,۹۳, β=۰,۹۳) اثر مستقیم و مثبت و معنی‌داری دارد و مربی گری بر قصد کارآفرینی t = ۹,۹۳, β =۰,۹۳)) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد و آموزش کارآفرینی نیز بر قصد کارآفرینی t = ۱۰,۹۹, β =۰,۹۹)) اثر مستقیم، مثبت و معنی‌داری دارد و همچنین رهبری کارآفرینانه بر آمورش کارآفرینی (t=۹,۹۷ β=۰,۹۷, ) تاثیر مستقیم و معنیداری دارد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ابعاد رهبری کارآفرینانه شامل تسهیل‌گری (ادراکی، ارتباطی و توانمندسازی)، حمایتگری (تعهد، انگیزش و هوش هیجانی)، هدایت‌گری (الهام‌بخشی، هدف‌گرایی و الگوسازی) و مربیگری (تیمی و مشارکتی) با تأکید ویژه بر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی زنان روستایی در استان اردبیل تأثیرگذار است. این تحقیق بهطور خاص نشان می‌دهد که چگونه ابعاد مختلف رهبری کارآفرینانه می‌توانند از طریق آموزش کارآفرینی، قصد کارآفرینی زنان روستایی را تقویت کنند. این پژوهش بر اهمیت فراهم کردن شرایط حمایتی و ایجاد بسترهای مناسب برای آموزش کارآفرینی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که چنین اقداماتی می‌تواند به توسعه کارآفرینی و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی کمک کند. بهعبارت دیگر، این تحقیق به بررسی نقش حیاتی آموزش کارآفرینی در بهبود تأثیر ابعاد رهبری کارآفرینانه پرداخته و به مسئولان و برنامه‌ریزان امور روستایی استان اردبیل پیشنهادهای کاربردی ارائه می‌دهد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به راهبردهای کارآفرینی در کشاورزی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Entreneurship and Agriculture

Designed & Developed by: Yektaweb