۱۵ نتیجه برای فرصت
جهانگیر یداللهی فارسی، غلامحسین حسینی نیا، مژده اسداللهی شاد،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
ارزیابی مناسب فرصتهای کارآفرینی میتواند به بالا رفتن احتمال موفقیت کسب و کار و سهلانگاری در این فرآیند میتواند به شکست آن بیانجامد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی معیارهای اثرگذار بر ارزیابی فرصتهای کارآفرینی در صنایع غذایی ارگانیک و تعیین میزان اهمیت هر یک از این عوامل در تصمیمگیری نهایی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارآفرینان صنایع غذایی ارگانیک در استان های گلستان، اصفهان، مرکزی، خراسان رضوی و گیلان در سال ۱۳۹۲ بوده که با توجه به جدول کرجسی و مورگان ۱۶ نفر از آنها از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه استاندارد، ابزار گردآوری دادهها بوده که روایی صوری آن بر اساس نظر جمعی از متخصصان و پایایی آن نیز از طریق محاسبه نرخ ناسازگاری (برابر ۰۸/۰) تأیید شده است. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که معیار صنعت و بازار مهمترین معیار در ارزیابی فرصت های کارآفرینی بوده و معیارهای صنعت و بازار ارگانیک، ویژگیهای کارآفرین، ویژگیهای تیم کارآفرین، مالی و فنی به ترتیب در درجهی اهمیت بعدی قرار دارند. چارچوب ارائه شده در این پژوهش که بیانگر معیارهای مؤثر بر ارزیابی فرصتهای کارآفرینی است، راهنمایی برای تحقیقات پیمایشی آتی تلقی میگردد.
بیژن رضایی، هدا نجف پور،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
تحقیق حاضر، به منظور شناسایی راهبردهای توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی از نظر متخصصان کشاورزی مستقر در پارک علم و فناوری کرمانشاه انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل همه مدیران بخشهای کشاورزی است که در ۴۹ واحد از ۲۲۹ واحد مستقر در پارک علم و فناوری کرمانشاه در زمینه کشاورزی فعالیت داشتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته گردآوری شدند و با نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. روایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و برای تعیین میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (۹۷ درصد). یافتههای این تحقیق نشان میدهد که عوامل زیرساختی، راهکارهای زمینهای، راهکارهای حمایتی و تسهیلاتی به کارآفرینان، راهکارهای انگیزشی و آموزشی، حمایتهای دولتی، ارائه خدمات مشاورهای و برنامههای کسب مهارتهای مدیریتی به عنوان مهمترین راهبردهای توسعه کارآفرینی کشاورزی شناسایی شدند و در مجموع حدود ۹۸/۷۹ درصد از کل واریانس را تبیین کردند.
علی کارشناسان، مژگان علیزاده،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف اصلی این مقاله شناسایی چالشها و موانع توسعه کارآفرینی در بخش صنایع تبدیلی محصولات باغی در استان خراسان شمالی و اولویتبندی آن موانع و نهایتاً ارائه راهکارها جهت رفع موانع توسعه این صنایع میباشد. بدین منظور اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه تخصصی با ۲۰ نفر از مدیران و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، اداره کل صنعت، معدن، تجارت، اتاق بازرگانی و بانک کشاورزی استان خراسان شمالی صورت گرفت. نتایج نشان میدهد که از بین عوامل مطرح، موانع تأمین مالی در رتبه اول عوامل تأثیرگذار بر صنایع تبدیلی استان خراسان شمالی قرار دارد و پس از آن تنگناهای مرتبط با بازار در رتبه دوم، فقدان برنامهریزی راهبردی در صنایع تبدیلی محصولات باغی در رتبه سوم، کاغذبازی در فرآیند صدور مجوزها (نظام بروکراسی) و ضعف نظام مدیریتی بخش خصوصی و تعاونی واحدهای تبدیلی به طور مشترک در رتبه چهارم قرار دارد و ضعف هماهنگی بین دستگاههای دولتی در رتبه پنجم قرار دارند. بنابراین، پیشنهاد میشود پرداخت وام با شرایط آسانتر و زمان بازپرداخت طولانیتر صورت گیرد. همچنین، ایجاد یک پنجره واحد میان سازمانها جهت اخذ مجوز، هزینهها و زمان شروع ایجاد کارگاهها و کارخانههای صنایع تبدیلی را کاهش میدهد و اجرای برنامههای بازاریابی متمرکز جهت حضور در بازارچههای منطقهای و مرزی و بازارچههای فصلی به حل مشکل مربوط به تنگناهای بازار کمک میکند.
علی اکبر آقاجانی افروزی، مهدی علیزاده،
دوره ۴، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از اجرای تحقیق حاضر شناسایی فرصتهای کارآفرینانه صنعت گردشگری روستایی استان مازندران در پاسخ به این سوال که زمینه های مناسب سرمایه گذاری و پتانسیل های بالقوه گردشگری روستایی استان مازندران کدامند، می باشد. روش تحقیق حاضر بر مبنای ماهیت توصیفی و بر مبنای هدف توسعه ای بوده است. بر این اساس به منظور اجرای تحقیق حاضر و شناسایی فرصت از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. به عنوان ابزار پژوهش در بخش کیفی تحقیق، مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران، فعالان اقتصادی صنعت گردشگری و صاحب نظران دانشگاهی استان به کار گرفته شد تا فرصتهای زیسته استان مازندران شناسایی شوند، در این مرحله ۹ نفر از صاحب نظران استان به روش هدفمند شناسایی شده و مصاحبه نیمه ساختار یافته ای جهت گردآوری داده ها اجرا شد. بعد از اتمام فرآیند مصاحبه مرحله نخست کدگذاری باز بر مبنای گزاره های شفاهی صورت گرفت و در مرحله دوم کدگزاری محوری انجام شد و تعداد ۱۷ کد محوری استخراج شد و در مرحله سوم شناسایی ابعاد، ۵ بّعد باغداری و گلخانه؛ پرورش و صید ماهیان؛ بسته بندی و صنایع تبدیلی؛ دام و طیور؛ و فرهنگی و اقامتی شناسایی شدند. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بوده است. در بخش کمی نیز بر اساس مدل استخراج شده از مصاحبه ها، پرسشنامه ای ۵۵ سوالی طراحی شد و به روش نمونه گیری گلوله برفی در اختیار جامعه آماری تحقیق قرار گرفت. دادهها توسط نرم افزار PLS تجزیه و تحلیل شدند و یافته های تحقیق نشان داد فرصتهای فرهنگی و اقامتی به عنوان فرصت نخست گردشگری روستایی در استان مازندران شناخته شد.
مژگان خوش مرام، کیومرث زرافشانی، علی اصغر میرک زاده، امیرحسین علی بیگی،
دوره ۴، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
اگر چه موضوع تلاطم های شخصی در ادبیات کارآفرینی و خلاقیت تا حدود زیادی مغفول مانده است اما صاحبنظران از آن به عنوان عاملی برای سرمایه گذاری جدید، شکل گیری نیت راه اندازی کسب و کارهای جدید و تشخیص فرصت یاد کرده اند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش تلاطم های شخصی در تشخیص فرصت های کارآفرینانۀ کشاورزی در استان کرمانشاه انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ کارآفرینان بخش کشاورزی استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۴ بوده است. که به روش تصادفی ساده تعداد ۱۰۲ نفر از آنها برای انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامۀ محقق ساختهای بود که روایی و پایایی آن با استفاده از پانل متخصصان و روش کودر- ریچاردسون به تأیید رسید. نتایج پژوهش نشان داد که کارآفرینان مورد مطالعه، فرصتهای کارآفرینی موجود در بخش کشاورزی را به درستی و موفقیت آمیز شناسایی نمودها ند؛ چرا که در سطح بالایی امکان پذیری، تناسب و مطلوبیت آن را مورد بررسی قرار داده بودند. افزون بر این، یافته های پژوهش بیانگر آن بود که از میان کلیۀ کارآفرینان کشاورزی مورد مطالعه تنها ۳/۳۷ درصد از آنان تا پیش از راه اندازی کسب و کار کارآفرینانه و تشخیص فرصت کارآفرینی کشاورزی در زندگی شخصی خود با تلاطم ها و وقایع ناخوشایندی مواجه شده بودند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که تلاطم های شخصی قادر به تبیین ۱۸ درصد از تغییرات واریانس تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه می باشد. دستاورد اصلی این مطالعه، تشویق سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران به منظور ایجاد حس خودباوری در روستاییان و کشاورزان برای بهره گیری از پتانسیل های عظیم بخش کشاورزی می باشد.
الهام کنعانی، مصطفی احمدوند،
دوره ۵، شماره ۱۰ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی زمینههای اشتغال و ارائه راهکارهای مؤثر توسعه ی اشتغال در روستاهای بخش مشهد مرغاب در استان فارس بود که به شیوهی پیمایش بین کارشناسان و نخبگان محلی صورت گرفت. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرتکل و پرسشنامهای با سؤالات باز و بسته در سال ۹۶ گردآوری شد و با استفاده از تکنیک سوات مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد منطقه مورد مطالعه جهت توسعه ی اشتغال با ۳۹ نقطه ضعف (با امتیاز نهایی ۸۷۶/۰)، ۲۸ تهدید (با امتیاز نهایی ۹۵۲/۰)، ۱۴ نقطه قوت (با امتیاز نهایی ۹۱۷/۱) و سه فرصت (با امتیاز نهایی ۶۵۹/۱) مواجه بود. با توجه به ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک و فزونی مجموع امتیاز وزنی نقاط قوت و فرصتها بر نقاط ضعف و تهدیدها در محدوده مورد مطالعه، راهبرد تهاجمی (SO) که در آن تکیه اصلی بر نقاط قوت درونی و فرصتهای بیرونی است در اولویت راهبردهای توسعه اشتغال در روستاهای بخش مشهد مرغاب قرار گرفت. بنابراین، در ارائه راهکارهای توسعه ی اشتغال در روستاهای مورد مطالعه تمرکز بر تضعیف نقاط ضعف درونی (مانند عدم تخصیص بودجه کافی در راستای کارآفرینی، ضعف بنیه مالی روستاییان، مدیریت ناصحیح منابع آبی با وزن نهایی ۰۲۸/۰) و تهدیدهای بیرونی (خشکسالی و بالا بودن سودهای بانکی با وزن نهایی ۰۳۵/۰) با وزن نهایی بیشتر، امری ضروری میباشد. همچنین، در دستهبندی ظرفیتهای شناسایی شده مشاهده گردید مهمترین عامل در بخش نقاط ضعف و تهدید در ایجاد اشتغال عامل اقتصادی است. در نهایت، با توجه به نتایج پژوهش، راهکارهای کاربردی جهت توسعه ی اشتغال در بخش مشهد مرغاب ارائه گردید.
محمد صادق ابراهیمی، زیبا بهرامی،
دوره ۵، شماره ۱۰ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
کارآفرینی در بردارنده منبعی از انعطاف پذیری، نوآوری، ایجاد و توسعهی شغلی برای اقتصاد و یک فرصت جالب برای توسعه ی حرفهای افراد تلقی میشود. دانشگاهها در گذشته بهعنوان محیطی آموزشی شناخته میشدند؛ اما با توجه به تحولات نظام کلان، رویکردی پژوهشی پیدا کردند و در واقع؛ یک وظیفه به وظایف دانشگاه اضافه شد که تحصیلات تکمیلی محصول این تحولات بود. در واقع کارآفرین شدن دانشگاهها دومین انقلاب در مأموریت دانشگاهها به شمار میرود. در این تحقیق به بررسی ویژگیهای کارآفرینانه در بین دانشجویان رشته های کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد، دکتری و همچنین دانشجویان مقطع کارشناسی میباشند که حداقل دوسال از تحصیل خود را گذرانده باشند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی و تحلیلی است و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از مقدار ضریب Kmo و آزمون بارتلت تأیید و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که نشان از پایابودن ابزار اندازهگیری در حد ۹۱ درصد داشت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و روش نمونهگیری طبقه ای با انتساب متناسب بهره گرفته شد از جامعه آماری ۱۷۰۰ نفری تعداد نمونه آماری ۹۸ نفر از دانشجویان دانشکده کشاورزی تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و استنباطی نظیر درصد فراوانی، میانگین، آزمون کروسکال، من ویتنی، ضریب همبستگی پیرسون و همچنین از رگرسیون استفاده گردید. نتایج آزمون همستگی رابطه ۹۹ درصد و بسیار معنیداری را بین متغیرهای ویژگیهای دانشگاه کارآفرین با میزان آگاهی از فعالیتهای کارآفرینانه دانشجویان نشان داد.
غلامحسین حسینینیا، شهرام مقدس فریمانی، هدا صفدری،
دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
زیرساخت کشاورزی شامل تمام خدمات اساسی و مورد نیاز برای رشد اقتصادی، ارتقای کارایی و عملکرد بازارهای وابسته به مواد غذایی و فیبری است. سرمایه گذاری در زیرساخت کشاورزی نیازمند مشارکت گسترده ی سازمان های مختلف در رابطه با زیرساخت های کشاورزی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی فرصت های سرمایه گذاری زیرساختی بر مبنای رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی، به منظور توسعه ی کسب و کارهای کشاورزی است. این پژوهش از نوع کیفی بوده که با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند، ۱۶ نفر از خبرگان و کارآفرینان حوزه ی کشاورزی انتخاب شدند. پس از شناسایی زیرساخت های بخشها و زیربخش های مختلف کشاورزی، آنها بر پایه تکنیک تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار Expert Choice ۱۱ مورد اولویت بندی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرصت های سرمایه گذاری زیرساختی و اولویت های آنها درکسب وکارهای کشاورزی به دو دسته زیرساخت عمومی شامل حمل و نقل، گاز، شهرک های کشاورزی و گلخانه ای و زیرساخت تخصصی کشاورزی شامل خاک/زمین، آب و خدمات تقسیم بندی می شوند. آسیب شناسی و توجه به حمل و نقل روستایی، اطلاع رسانی و آشناسازی کشاورزان با طرح کاداستر و طرح های به نژادی و اصلاح نژاد دام از پیشنهادهای این تحقیق بودند.
حسین مهدی زاده، نعمت اله شیری، مژگان خوش مرام،
دوره ۷، شماره ۱۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
توسعهی شایستگی های کارآفرینانه در بین دانشجویان نظام آموزش عالی در گرو عوامل زیادی است که بیشک قابلیت افراد برای تشخیص فرصتهای کارآفرینی از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ چرا که تشخیص فرصت اصلی ترین و اولین گام در فرآیند توسعهی کارآفرینی به شمار می رود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین دانشجویان کشاورزی دانشگاه ایلام انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان سال چهارم کارشناسی در رشته های کشاورزی دانشگاه ایلام بودند که تعداد ۱۰۰ نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پاسخگویان از قابلیت تشخیص فرصتهای کارآفرینی متوسطی برخوردار بودند. براساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری متغیر نهفته ی هوشیاری کارآفرینانه تأثیر مثبت و معنی داری بر قابلیت تشخیص فرصت کارآفرینی در بین دانشجویان کشاورزی داشت؛ بنابراین، یافته های این مطالعه اهمیت متغیر نهفته ی هوشیاری کارآفرینانه را برای پیش بینی قابلیت تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین دانشجویان آموزش عالی آشکار کرد.
احسان معصومی، کورش رضائی مقدم،
دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: فرصت بهعنوان یک عنصر حیاتی برای درک کارآفرینی در بخش کشاورزی بیان شده است. تشخیص و بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینانه از مهمترین فرآیندهای تجارت کشاورزی محسوب میشوند. با اینوجود، عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت بیشتر از عوامل اثرگذار بر بهرهبرداری از فرصتها مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مفاهیم در بخش کشاورزی کشورهای درحال توسعه، نیز یکی از موضوعاتی است که در پژوهشهای کارآفرینی نادیده گرفته شده است. هدف این پژوهش پیمایشی، بررسی عوامل مؤثر بر تعداد فرصتهای بهرهبرداریشده توسط کارآفرینان کشاورزی ایران بود. این عوامل با یک چشمانداز بخشی (با در نظرگرفتن بخش کشاورزی) مورد ملاحظه قرار گرفت.
مواد و روشها: نمونه آماری این مطالعه را ۲۵۶ نفر از کارآفرینان کشاورزی تشکیل دادند (۷۲۱ =N). دادهها بهوسیله پرسشنامه جمعآوری شد که روایی صوری آن توسط اساتید دانشگاه شیراز مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ اندازهگیری شد (۰/۹۲≥ α ≥ ۰/۷۸). تحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار R انجام گرفت.
یافتهها: یافته ها بیانگر اثر مثبت و معنیدار متغیرهای شبکههای اجتماعی (۰/۰۹۲ =B)، درک محیط کشاورزی (۰/۰۹۹ =B) و همچنین تجربه در زمینهی کشاورزی (۰/۰۲۲ =B) بر تعداد فرصتهای بهرهبرداریشده بود. تحصیلات (۰/۰۲۲- =B) دارای اثر منفی و معنیدار بر متغیر وابسته بود. بر اساس یافته ها، مردان در بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینانه موفقتر از زنان و کارآفرینان ساکن روستا نیز در بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینانه موفقتر از کارآفرینان شهری بودند.
نتیجهگیری: بر اساس یافته های این مطالعه، بهبود درک محیط کشاورزی، کسب تجربه، پیوستن به شبکه های گسترده در زنجیره کشاورزی، برای کارآفرینان کشاورزی پیشنهاد شد. همچنین، توسعه دانشگاه های کارآفرینانه و بهبود تصویر کشاورزی پیشنهادهایی بودند که برای دولت و سایر ذینفعان در حوزه کارآفرینی کشاورزی ارائه شد.
مدینه خسروجردی، مریم شریف زاده،
دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: نیت کارآفرینی به عنوان نقطه ی آغازین و پیش شرط فعالیت های کارآفرینانه تلقی می شود. استنباط می شود که نیات کارآفرینانه متأثر از جهت گیری کارآفرینانه افراد است. مقصود از جهت گیری کارآفرینانه میزان گرایش افراد به فرصت های کسب و کار، پیشگامی و ریسک پذیری، توفیق طلبی و استقلال طلبی است. از آنجا که آگاهی از نیت کارآفرینی افراد و شناخت عوامل اثرگذار بر آن در توسعه کارآفرینی بالاخص در مناطق روستایی نقش بسزایی دارد، لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مؤلفه های جهت گیری کارآفرینانه بر نیت کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش پیمایش انجام شده و جامعه آماری پژوهش، ۱۵۰ نفر از کارآفرینان بخش کشاورزی شهرستان مرودشت بود. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامهای بود که روایی صوری آن از طریق نظرسنجی از اساتید صاحب نظر و پایایی آن از طریق مطالعه پیشاهنگ خارج از نمونه آماری تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی (CFA) روایی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته پژوهش را تأیید کرد. نتایج مدلسازی ساختاری نشان داد که مؤلفههای تمایل به ریسک، نیاز به موفقیت و نیاز به استقلال مهمترین پیشبینی کنندههای قصد کارآفرینی بودند. افزون بر این، ۱۵ درصد از تغییرات واریانس نیت کارآفرینانهی کارآفرینان کشاورزی مورد مطالعه از طریق مؤلفه های جهتگیری کارآفرینانه آنها تبیین میشود. تجزیه و تحلیل همبستگی نشان داد که مولفه های استقلال، نیاز به موفقیت (توفیق طلبی) و ریسک پذیری کارآفرینان با نمرات قصد کارآفرینی در نمونه مورد مطالعه رابطه مستقیم و مثبتی دارند. با این حال، مولفههای شناسایی فرصت و پیشگامی، تغییراتی را در نیات کارآفرینی آنها پیشبینی نکردند.
نتیجه گیری: جهت گیری کارآفرینانهی قوی بر بروز عملکرد کارآفرینانه اثر دارد به شکلی که به سطوح بالایی از رفتارهای خلاقانه، اثرگذار و خطرپذیر می انجامد. کارآفرینان با جهتگیری کارآفرینی قوی افرادی هستند که این توانایی را دارند تا محیط نامطمئن را به نفع خودشان تغییر دهند. تأثیر مستقیم مؤلفه های مورد مطالعه بر قصد کارآفرینی نشان میدهد که جهتگیری کارآفرینانه با ارتقای بستر تسهیلکننده مناسب برای آشنایی با فرصتهای کارآفرینی محقق میشود. در نهایت نتیجه گیری در خصوص یافتهها به تعدادی پیشنهاد کاربردی در جهت تقویت نیت کارآفرینانهی کارآفرینان کشاورزی برای کمک به مدیران و برنامه ریزان کشاورزی منجر شد.
محمد قربانی، محمود صبوحی، پژمان عوض پور،
دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: نوآوری بهعنوان محور رشد تولید، عامل اصلی بهرهوری نیروی کار، پویایی صنعت و تعیینکننده موفقیت اقتصادی است. پارکهای علم و فناوری نقش مهمی در توسعه فنّاوری دارند و قادر به رشد چشمگیر اقتصادی کشورها هستند. در حقیقت توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه مرهون پارک علم و فناوری در آنها است. در واقع شرکتهای دانشبنیان یکی از مهمترین مؤلفههای جهش تولید و اقتصاد مقاومتی به شمار میآیند.
مواد و روش ها: در این پژوهش شرکتهای دانشبنیان و کشاورزی واقع در مرکز رشد فناوری کشاورزی، منابع طبیعی و صنایع غذایی و مرکز رشد فناوری گناباد، نیشابور و تربتحیدریه موردبررسی قرارگرفتهاست. داده ها در این مطالعه به روش سرشماری و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جمع آوری دادههای مورد نیاز ۵ شرکت از طریق ایمیل، ۳ شرکت با استفاده از نرم افزار تلگرام و ۳۹ پرسشنامه نیز به شیوه رو در رو جمع آوری شدند. روش تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی بود. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از Stata و Excel بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان میدهد، حمایت مالی و مشاوره بازرگانی ازجمله مهمترین خدمات و پشتیبانیهای موردنیاز شرکتهای دانشبنیان و فناور بود. کمبود منابع مالی در بخش مالی، عدم توانایی در معرفی محصول و بازاریابی بین المللی در بخش بازاریابی و نیز عدم اجرای صحیح و بهموقع اسناد بالادستی از نقاط ضعف در بخش نهادی به شمار میروند. در مقابل، سرمایه شخصی و نوآوربودن محصول ازجمله نقاط قوت شرکتهای دانش بنیان و فناور کشاورزی بود. بارزترین تهدیدها فراروی این شرکتها عبارتند از: وضعیت نوسانات قیمتی، نبود سیاستهای ارزی، عدم آگاهی نسبت به مسائل حقوقی و طولانی بودن پروسه اخذ مجوز است. همچنین، انحصاری بودن محصول تولیدی مهمترین فرصت شرکتها اعلام شد. اولویت این شرکتها در ارتباط با راهبردهای آتی، صادرات و تمرکز بر بازار خارجی و جذب سرمایهگذار بود.
نتیجه گیری: پیشنهاد میشود با توجه به کارایی پایین شرکتهای دانشبنیان در زمینه اشتغالزایی، ورود مؤثر دانشگاهها به حوزه کارآفرینی و نوآوری، تدوین سند نظام نوآوری و هدایت پژوهشی در دستور کار قرار گیرد. همچنین، برای افزایش اشتغال دانش آموختگان کشاورزی پیشنهاد م یشود تمهیداتی اندیشیده شود تا اشتغال این افراد در شرکتهای دانشبنیان منجر به ایجاد تسهیلاتی از جمله ارائه پوشش بیمه ای رایگان برای اعضا این شرکتها شود. شرکتهای دانشبنیان و فناور کشاورزی به یک بسته مدیریتی - مشاورهای در زمینه بازاریابی و بازرگانی محصولات تولیدی، حقوقی و مالی نیازمند هستند تا بتوانند در فضای موجود در بازارهای داخلی و حضور در بازار بینالملل حضور قویتر و مبتنی بر آگاهی داشته باشند.
امید جمشیدی، سید محمد جواد سبحانی، عبدالله مخبر دزفولی، سیدداود حاجی میررحیمی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: کشاورزی به عنوان رکن اصلی توسعه اقتصادی، سهم بسزایی در تولید ناخالص داخلی و اشتغال آفرینی کشور دارد. فرآیند پایداری بخش کشاورزی در شاخصهای اقتصادی، منوط به برنامهریزی راهبردی کسب و کارهای کشاورزی براساس ظرفیت ها و محدودیت های هر منطقه است. برای ساماندهی این فرآیند در راستای اهداف برنامه ششم توسعه و اجرای مفاد قانون بهبود فضای کسب و کار و قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی، مهندسی کسب و کارها و فرصتهای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی ضروری است. از اینرو هدف تحقیق حاضر تحلیل راهبردی توسعه کسب و کارهای بخش کشاورزی شهرستان کرج و شناسایی اولویتهای توسعهی کسب و کارها است.
مواد و روشها: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است و از ابزار مصاحبه و پرسشنامه نیمهساختارمند برای جمعآوری اطلاعات استفاده کرده است. دادههای لازم از تعداد ۱۰ نفر از دانشگاهیان و صاحبنظران بخش دولتی و ۱۰ نفر از کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی کشاورزی استان به عنوان پنل نخبگان، جمعآوری گردید. در این مطالعه برای معرفی راهبردهای توسعه کسب و کارها از مدل SWOT استفاده شد. همچنین باتوجه به ویژگیها، ظرفیتها و محدودیتهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، اولویتبندی کسب و کار و فرصتهای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی شهرستان کرج معرفی شد.
یافتهها: در این پژوهش مهمترین نقطه قوت "مناسب بودن اقلیم منطقه و تنوع آن و خاک حاصلخیز و مناسب کشاورزی"، قویترین نقطه ضعف در"تغییر کاربری و خرد شدن اراضی"، ارزشمندترین فرصت "پتانسیل تجاریسازی طیف متنوعی از سبد محصولات کشاورزی" و در نهایت "تمایل به ساخت و ساز به علت ارزش افزوده بالای اراضی" به عنوان مهمترین تهدید اصلی توسعه کسب و کارهای کشاورزی از دیدگاه صاحب نظران معرفی شد. مقایسه فضای درونی (مجموع میانگین نقاط قوت و ضعف) و بیرونی (مجموع میانگین فرصت ها و تهدیدها) توسعه کسب و کارهای کشاورزی شهرستان کرج، نشان داد که فضای محیط درونی و بیرونی، به ترتیب دارای ضریب نهایی ۲/۶۰۳ و ۱/۷۹۲ میباشد. به عبارتی در محیط درونی، نقاط قوت و در محیط بیرونی تهدیدها غالب هستند. طبق نتایج در این شرابط، راهبردهای رقابتی (ST)، برای توسعه ی کسب و کارهای بخش کشاورزی شهرستان کرج توصیه شد. براین اساس "اصلاح و اعمال قوانین تغییر کاربری اراضی و جلوگیری از ویلاسازی در مناطق کشاورزی"، "تمرکز بر توسعهی کسب و کارهای کشاورزی مانند صنایع تبدیلی و تکمیلی در مقیاس کوچک و متوسط" و "اتخاذ رویکرد تولید محصولات خاص و با ارزش افزوده بالا خصوصاً ترویج و توسعه تولید محصولات سالم و ارگانیک" مهمترین راهبردهای توسعه کسب و کارهای بخش کشاورزی شهرستان کرج میباشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش مشخص شد که انتخاب راهبردهای توسعه و همچنین اولویت های کسب و کاری باید متناسب با شرایط و وضعیت منطقه باشد. برهمین اساس ایجاد یا توسعه کسب و کارهایی در حوزه های صنایع تبدیلی و تکمیلی کوچک و متوسط مقیاس، شهرک های کشاورزی، دامپروری و مدرن گلخانهای، واحدهای خدمات دانشبنیان آزمایشگاهی، استانداردسازی، گواهی کیفیت، برندسازی، تولید بذور سبزی و صیفی و محصولات زراعی و بوم گردی و گردشگری کشاورزی پیشنهاد شد.
سیده زهرا صدر دشتکی، مهسا فاطمی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: تغییرات جمعیت، فناوری، ﺗورم، بیکاری، عدم ﺗوسعهیافتگی و دیگر عوامل محیطی، جامعه بشری را با چاﻟﺶهای بسیاری مواجه ساخته است. دوﻟتها، سازمانها و افکار عمومی در پاسخ به این مشکلات ﺗأکید بسیاری بر کارآفرینی داشته و از آن بهعنوان موﺗور ﺗوسعه اقتصادی یاد میشود. ارائه هر گونه راهکار در راستای رفع چالشهای مذکور در وهله اول نیازمند شناسایی صحیح این مشکلات است. هدف از مطالعه حاضر بررسی، شناخت و دستهبندی بازدارندهها و موانع موجود بر سر راه توسعه فعالیتهای کارآفرینی صاحبان کسبوکارهای کشاورزی عضو صندوق کارآفرینی امید در استان فارس است.
مواد و روشها: در تحقیق توصیفی حاضر با استفاده از پیمایش به جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه پرداخته شده است. روایی پرسشنامه از طریق نظر اساتید کارآفرینی دانشگاه شیراز و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه، اعضای صندوق کارآفرینی امید بوده که در دو سال اخیر از وام و خدمات صندوق استفاده کرده و در حال حاضر نیز دارای کسبوکارهای فعال در حوزههای مختلف کشاورزی هستند. از این میان، نمونهای تصادفی ۷۰ نفره انتخاب شد.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد که موانع فردی-شخصیتی، موانع آموزشی، موانع اقتصادی، موانع مربوط به ساختار و سیاستگذاری و موانع محیطی-فرهنگی، پنج عامل اصلی بازدارنده در راهاندازی و توسعه فعالیتهای کارآفرینی اعضاء هستند. طبق نتایج، سطح هوشیاری کارآفرینانه پاسخگویان بهعنوان بخش مهمی از عامل فردی-شخصیتی، در سطح متوسطی قرار دارد. میزان هوشیاری کارآفرینی برای صاحبان کسبوکار شاغل در شهر شیراز بالاتر از فعالین در مرودشت بود. پاسخگویان بهلحاظ جنسیتی و حوزههای فعالیتی کاری از نظر سطح هوشیاری کارآفرینانه، تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجهگیری: بر مبنای یافتههای پژوهش، موانع فردی-شخصیتی، بهعنوان مهمترین بازدارنده در توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه بود. از این میان، هوشیاری کارآفرینانه شامل مجموعه خصیصههای روانشناختی و مهارتی بود که یک فرد کارآفرین در صورت برخورداری از این ویژگیها، قادر به گسترش کسبوکار خود خواهد بود و در صورت ضعف در خصیصههای مرتبط با هوشیاری کارآفرینانه نیز در توسعه و رشد کسبوکار خود ناتوان بوده و با مشکلات و چالشهای بیش از سایرین مواجه خواهد بود. بنابراین، تدوین و برگزاری دورههای هدفمند آموزشی و مهارتی در خصوص تقویت ویژگیهای روانشناختی کارآفرینانه و همچنین اصول و روشهای بازاریابی، قوانین تجارت، مهارتهای فنی و مدیریتی در راستای بهبود فعالیتهای کارآفرینی اعضاء پیشنهاد شد. علاوهبر آن، تقویت شبکهسازیهای اجتماعی و ارتقای سطح ارتباطات بینفردی و گروهیِ اعضای صندوقهای کارآفرینی امید در قالب تشکیل اتحادیه، معرفی و تشویق سالانه کارآفرینان برتر هر منطقه و برگزاری نشستها و گردهماییهای ادواری در استان و کشور نیز باعث کسب اطلاعات بهروز و جدید، مطلع شدن از اخبار روزانه جهان و بدنبال آن تشخیص فرصتهای سودآور خواهد شد که در نهایت، ارتقای سطح هوشیاری کارآفرینانه صاحبان کسبوکار را نیز بههمراه خواهد داشت.
سارا علیپور، یوسف پاشازاده،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: پژوهش های موجود بیانگر آن است که عوامل متعددی در توسعه عملکرد نوآورانه و کارآفرینانه بخش کشاورزی مؤثرند که باید همواره مورد توجه جدی قرار گیرند. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر استراتژی نوآوری باز و امکانگرایی بر عملکرد نوآورانه با نقش میانجی فرصتهای کارآفرینی در استارت آپ های بخش کشاورزی کشور پرداخته است.
مواد و روشها: در این پژوهش روش تحقیق از نظر نحوه اجرا از نوع پیمایشی و همجنین از جهت هدف تحقیق از نوع کاربردی میباشد. داده های میدانی تحقیق با استفاده از پرسشنامه استاندارد مرکب جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان ۲۰۰ استارتآپ فعال در بخش کشاورزی کشور بود که با توجه به عدم امکان دسترسی به تمامی آنها، مدیران و کارشناسان ۴۰ استارتآپ از ۱۲ استان کشور که اختصاصی در زمینه تولید یا تجارت محصولات و خدمات کشاورزی و روستایی مشغول عملیات و فعالیت بودند، بهعنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. تعداد مشارکتکنندگان در تحقیق ۱۶۰ مدیر و کارشناس در استارت آپهای در دسترس بودند که در نهایت ۱۲۰ پرسشنامه کامل از آنها جمع آوری گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که نوآوری باز بر امکانگرایی تأثیر مثبت و معنی داری دارد و ضریب اثرگذاری آن برابر با ۰/۳۵۰ بود. همچنین، یافته ها نشاندهنده این است که استراتژی نوآوری باز بر عملکرد نوآورانه تأثیر مثبت و معنی داری داشته و ضریب اثرگذاری آن برابر با مقدار ۰/۳۷۶ به دست آمد. یافته ها بیانگر این هستند که امکانگرایی بر عملکرد نوآورانه تأثیر مثبت و معنی داری نداشته؛ اما تأثیر نوآوری باز و امکانگرایی بر فرصتهای کارآفرینی و تأثیر فرصتهای کارآفرینی بر عملکرد نوآورانه در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، مورد تأیید قرارگرفت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، مدل مفهومی تحقیق تأیید شد و مشخص گردید که در راستای ارتقای عملکرد نوآورانه در استارت آپ های بخش کشاورزی توجه به امکانگرایی و انتخاب استراتژی مناسب نوآوری باز موضوعی ضروری و با اهمیت است. همچنین، بایستی نقش میانجیگر متغیر فرصتهای کارآفرینانه را نیز در این زمینه و در تدوین سیاستهای نوآورانه استارت آپ ها، مد نظر قرار داد. از چالشهای مهمی که در سالیان اخیر در بخش کشاورزی مورد توجه بوده عبارتند از: آب، واسطه گری و دلالی در تأمین و عرضه محصولات کشاورزی، کمبود شدید داده های سالم و پردازش آنها، سلامت غذا، ضایعات محصولات کشاورزی، کمبود آگاهی و دانش بهره برداران کشاورزی، کمبود و یا نبود سرمایه و منابع مالی مناسب و موارد دیگر؛ که لازم است استارت آپ های بخش کشاورزی در راستای حل و مدیریت آنها به نوآوری بر مبنای تفکر امکانگرا و فرصتهای کارآفرینانه روی آورند.