۸ نتیجه برای چالش
رضوان قمبرعلی، حسین آگهی، امیرحسین علی بیگی، کیومرث زرافشان،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
رویا اشراقی سامانی، طیبه کریمی، مرجان واحدی، طیبه صیده،
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای کارآفرینی روستایی در استان ایلام صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل ۴۰۰ نفر از دهیاران استان ایلام میباشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری (۱۹۶=n) تعیین گردید. نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انجام شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین تأیید و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن (۸۶/۰=α) تعیین گردید. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی در تحقیق حاضر، منجر به شناسایی پنج عامل شد که در قالب موانع اقتصادی، سیاستی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی ۸۲/۶۲ درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. همچنین موانع اقتصادی به عنوان عامل اول با مقدار ویژه ۰۳۵/۵ بیشترین سهم (۳۱/۲۲ درصد) و موانع فرهنگی با مقدار ویژه ۴۸۴/۱کمترین سهم (۴۸/۵ درصد) را در تبیین واریانس کل داشتهاند.
علی کارشناسان، مژگان علیزاده،
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف اصلی این مقاله شناسایی چالشها و موانع توسعه کارآفرینی در بخش صنایع تبدیلی محصولات باغی در استان خراسان شمالی و اولویتبندی آن موانع و نهایتاً ارائه راهکارها جهت رفع موانع توسعه این صنایع میباشد. بدین منظور اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه تخصصی با ۲۰ نفر از مدیران و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، اداره کل صنعت، معدن، تجارت، اتاق بازرگانی و بانک کشاورزی استان خراسان شمالی صورت گرفت. نتایج نشان میدهد که از بین عوامل مطرح، موانع تأمین مالی در رتبه اول عوامل تأثیرگذار بر صنایع تبدیلی استان خراسان شمالی قرار دارد و پس از آن تنگناهای مرتبط با بازار در رتبه دوم، فقدان برنامهریزی راهبردی در صنایع تبدیلی محصولات باغی در رتبه سوم، کاغذبازی در فرآیند صدور مجوزها (نظام بروکراسی) و ضعف نظام مدیریتی بخش خصوصی و تعاونی واحدهای تبدیلی به طور مشترک در رتبه چهارم قرار دارد و ضعف هماهنگی بین دستگاههای دولتی در رتبه پنجم قرار دارند. بنابراین، پیشنهاد میشود پرداخت وام با شرایط آسانتر و زمان بازپرداخت طولانیتر صورت گیرد. همچنین، ایجاد یک پنجره واحد میان سازمانها جهت اخذ مجوز، هزینهها و زمان شروع ایجاد کارگاهها و کارخانههای صنایع تبدیلی را کاهش میدهد و اجرای برنامههای بازاریابی متمرکز جهت حضور در بازارچههای منطقهای و مرزی و بازارچههای فصلی به حل مشکل مربوط به تنگناهای بازار کمک میکند.
نسرین کوهی، حامد چهارسوقی امین،
دوره ۵، شماره ۱۰ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف شناسایی چالشهای توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی در شهرستان ایلام انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ۵۱ نفر از زنان کارآفرین روستایی شهرستان ایلام بودند که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای محققساخته بود که روایی محتوایی آن توسط نظر اساتید و متخصصان ترویج و توسعه روستایی صاحبنظر مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز به کمک ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید (۷۸/۰=α). تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی و تحلیل عاملی انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی با رویکرد اکتشافی منجر به شناسایی ۴ عامل گردید که در قالب چالشهای آموزشی-ترویجی، چالشهای اقتصادی و قانونی، چالشهای فردی و روحی و چالشهای فرهنگی– اجتماعی ۰۸/۵۹ درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. چالشهای آموزشی- ترویجی به عنوان عامل اول با مقدار ویژه ۶۳۱/۲ بیشترین سهم (۶۲/۲۱ درصد) و چالشهای فرهنگی- اجتماعی با مقدار ویژه ۳۰۶/۱ کمترین سهم (۸۸/۱۰ درصد) را در تبیین واریانس کل داشتند.
فرشاد رزم آور، مسلم سواری،
دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: روستاها نقش انکارناپذیرشان در رشد اقتصادی، اجتماعی سیاسی اهمیت بالایی در نظام اجتماعی و جمعیتی کشورها دارند و کشاورزی به عنوان راهکار توسعه روستایی، بخش اعظم فعالیتهای اقتصادی روستاییان را شامل می شود. در حال حاضر پدیده ی اشتغال پایدار در جوامع روستایی بیش از گذشته مطرح است زیرا توسعه ی شغلی و پایدار در میان روستاییان به منزله یک استراتژی مهم است که می تواند فرآیند توسعه ی روستایی را بهبود ببخشد. بنابراین، تنها با افزایش اشتغال در مکان های روستایی می توان از پدیده مهاجرت جلوگیری کرد زیرا منابع کشاورزی به تنهایی پاسخگوی نیازهای آنان نخواهد بود. خالی شدن روستاها از سکنه می تواند تهدید بزرگی برای امنیت غذایی جامعه باشد. در این راستا مطالعه حاضر، با هدف طراحی سازوکارهای اشتغال پایدار در میان کشاورزان تنباکوکار انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه جهت شناسایی سازوکارهای اشتغال پایدار از پارادایم کیفی و روش داده بنیاد استفاده شد. شرکتکنندگان در این تحقیق شامل ۱۸ نفر از کشاورزان تنباکوکار و خبرگان نظری با سابقه بیش از ۱۰ سال در شهرستان دشتستان بودند. نمونه های مورد مطالعه به صورت هدفمند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات استخراجی از شرکت کنندگان مصاحبه آزاد بود.
یافته ها: نتیجهی حاصل از دادههای گردآوری شده بیانگر ۴۸ چالش اصلی در میان تنباکوکاران بود. عامل های حمایت پایین و خرید محصول با قیمت نامناسب توسط اداره دخانیات شهرستان، بروز آفات متعدد، حمایت پایین از تولید داخلی و افزایش واردات، کمبود حمایتهای دولت از بخش کشاورزی، هزینه ی بالای خرید نهادههای کشاورزی در بازار آزاد و وجود دلالان از مهمترین مشکلات تنباکوکاران بودند. عوامل استخراج شده در هفت سازوکار اقتصادی و حمایتی (۱۳ عامل)، کشاورزی و محیطزیستی (۹ عامل)، بازاریابی (۹ عامل)، صنعتی سازی (۴ عامل)، آموزشی و مهارتی (۳ عامل)، سیاست گذاری (۶ عامل) و انگیزشی (۴ عامل) دستهبندی و تحلیل شدند. درنهایت سازوکارها براساس ماهیت آنها در قالب مدل استراوس و کوربین جایگذاری شدند.
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج این تحقیق میتواند بینش های جدیدی را برای سیاست گزاران توسعه ی روستایی و کشاورزی فراهم کند زیرا تمامی مسائل و مشکلات اشتغال تنباکوکاران شناسایی شده و با برنامه ریزی دقیق می توان به پایدارسازی آنان کمک کرد. در این راستا پیشنهاد می شود با برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی- ترویجی زمینه توسعه کشت این محصول را در میان کشاورزان بر مبنای اصول علمی و دقیق فراهم نمایند.
محمد قربانی، محمود صبوحی، پژمان عوض پور،
دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: نوآوری بهعنوان محور رشد تولید، عامل اصلی بهرهوری نیروی کار، پویایی صنعت و تعیینکننده موفقیت اقتصادی است. پارکهای علم و فناوری نقش مهمی در توسعه فنّاوری دارند و قادر به رشد چشمگیر اقتصادی کشورها هستند. در حقیقت توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه مرهون پارک علم و فناوری در آنها است. در واقع شرکتهای دانشبنیان یکی از مهمترین مؤلفههای جهش تولید و اقتصاد مقاومتی به شمار میآیند.
مواد و روش ها: در این پژوهش شرکتهای دانشبنیان و کشاورزی واقع در مرکز رشد فناوری کشاورزی، منابع طبیعی و صنایع غذایی و مرکز رشد فناوری گناباد، نیشابور و تربتحیدریه موردبررسی قرارگرفتهاست. داده ها در این مطالعه به روش سرشماری و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. جمع آوری دادههای مورد نیاز ۵ شرکت از طریق ایمیل، ۳ شرکت با استفاده از نرم افزار تلگرام و ۳۹ پرسشنامه نیز به شیوه رو در رو جمع آوری شدند. روش تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی بود. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از Stata و Excel بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان میدهد، حمایت مالی و مشاوره بازرگانی ازجمله مهمترین خدمات و پشتیبانیهای موردنیاز شرکتهای دانشبنیان و فناور بود. کمبود منابع مالی در بخش مالی، عدم توانایی در معرفی محصول و بازاریابی بین المللی در بخش بازاریابی و نیز عدم اجرای صحیح و بهموقع اسناد بالادستی از نقاط ضعف در بخش نهادی به شمار میروند. در مقابل، سرمایه شخصی و نوآوربودن محصول ازجمله نقاط قوت شرکتهای دانش بنیان و فناور کشاورزی بود. بارزترین تهدیدها فراروی این شرکتها عبارتند از: وضعیت نوسانات قیمتی، نبود سیاستهای ارزی، عدم آگاهی نسبت به مسائل حقوقی و طولانی بودن پروسه اخذ مجوز است. همچنین، انحصاری بودن محصول تولیدی مهمترین فرصت شرکتها اعلام شد. اولویت این شرکتها در ارتباط با راهبردهای آتی، صادرات و تمرکز بر بازار خارجی و جذب سرمایهگذار بود.
نتیجه گیری: پیشنهاد میشود با توجه به کارایی پایین شرکتهای دانشبنیان در زمینه اشتغالزایی، ورود مؤثر دانشگاهها به حوزه کارآفرینی و نوآوری، تدوین سند نظام نوآوری و هدایت پژوهشی در دستور کار قرار گیرد. همچنین، برای افزایش اشتغال دانش آموختگان کشاورزی پیشنهاد م یشود تمهیداتی اندیشیده شود تا اشتغال این افراد در شرکتهای دانشبنیان منجر به ایجاد تسهیلاتی از جمله ارائه پوشش بیمه ای رایگان برای اعضا این شرکتها شود. شرکتهای دانشبنیان و فناور کشاورزی به یک بسته مدیریتی - مشاورهای در زمینه بازاریابی و بازرگانی محصولات تولیدی، حقوقی و مالی نیازمند هستند تا بتوانند در فضای موجود در بازارهای داخلی و حضور در بازار بینالملل حضور قویتر و مبتنی بر آگاهی داشته باشند.
علی احمدی فیروزجائی، لیلی احمدی، حمیده خلج، علی اکبر آقاجانی افروزی،
دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: کسبوکارهای کشاورزی متعارف به علت استفاده بیش از حد از نهاده های خارجی تهدیدکننده خدمات اکوسیستم، سلامت محیط زیست و حیات بشر هستند. پافشاری بر ادامه این نوع کسبوکارها از یک سو معاش پایدار مردم روستایی را به خطر انداخته و از سوی دیگر حیات و سلامت جامعه شهری را نیز تهدید خواهد کرد؛ لذا برای مقابله با این تهدیدات پیشرو ایجاد و توسعه کسبوکارهای کشاورزی مبتنی بر رویکرد ارگانیک ضرورتی اجتناب ناپذیر به حساب می آید. پژوهش حاضر به دنبال این بوده تا ابتدا چالشهای ایجاد و توسعه کسبوکار تولید گندم ارگانیک را شناسایی و اولویت بندی کند و سپس راهکارهای مناسب برای برطرف کردن این موانع و چالشها را معرفی کند.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر برای شناسایی و اولویت بندی موانع و راهکارها از تکنیک دلفی بهره گرفته است. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد ۲۱ نفر از متخصصان جهاد کشاورزی استان مرکزی به عنوان خبرگان مشارکت کننده در دو مرحله اجرای تکنیک دلفی انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه نیمه-ساختارمند مربوط به مرحله اول با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا کدگذاری و طبقه بندی شدند و سپس در قالب پرسشنامه طیف لیکرت تدوین و برای تعیین میزان اهمیت، مجدداً برای پاسخگویان ارسال شدند. برای پایان دادن به مراحل تکنیک دلفی از شاخص ضریب تغییرات و برای اولویت بندی متغیرها از شاخص وزن نرمال شده بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فقدان سرمایه اولیه، فقدان حمایت دولت از تولید گندم ارگانیک به دلیل غلبه سیاست خودکفایی، بازاریابی نامناسب، دانش و مهارت ناکافی و انگیزه پایین کشاورزان در کنار دوره طولانی گذار به کشت ارگانیک و نبود پوشش بیمه ای مناسب به ترتیب به عنوان مهمترین چالشها معرفی شدند و مواردی چون تشکیل تعاونی تولید گندمکاران، پرداخت تسهیلات کم بهره، آموزش و ترویج، بیمه محصول و خرید تضمینی در کنار عرضه نهاده های مورد نیاز به ترتیب به عنوان مهمترین راهکارها معرفی شدند.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر مشکلات اقتصادی و سیاستی یعنی سرمایه اولیه ناکافی و فقدان حمایت دولت از تولید گندم ارگانیک به دلیل غلبه سیاست خودکفایی به ترتیب به عنوان مهمترین چالشهای ایجاد و توسعه کسبوکار تولید گندم ارگانیک معرفی شده اند. چالشهای دیگر، از جمله مشکلات بازاریابی، شناختی و روانشناختی تحت الشعاع این دو مسئله شکل گرفته و در جایگاههای بعدی قرار گرفتند. نکته جالب توجه این است که با توجه به چالشهای مطرح شده، یک راهکار اجتماعی یعنی سازماندهی گندمکاران در قالب یک تعاونی تولید به عنوان اولین و مهمترین راهکار برای مقابله با چالشها معرفی شده است؛ به طوری که سایر اقدامات دیگر مانند پرداخت تسهیلات، برگزاری دوره های آموزشی و ترویجی، بیمه محصول، خرید تضمینی محصول و تأمین و تهیه نهاده ها در بطن آن و از طریق آن تسهیل، تسریع و اجرایی می شوند.
احمد حجاریان،
دوره ۹، شماره ۱۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: کارآفرینی سبز فرآیند ایجاد دگرگونی در تجارت و زیرساختهاست به گونه ای که بر پایه حفظ محیط زیست و رعایت استانداردها، سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی رونق بهتری می یابد. هدف از مقاله حاضر بررسی موانع و چالشهای توسعه کارآفرینی سبز از دیدگاه کارشناسان و ذینفعان با استفاده از رویکرد ترکیبی می باشد.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی- کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان مرتبط با موضوع و گروه دوم ذینفعان می باشد. حجم نمونه برای گروه اول پژوهش با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیرهای ۲۸ نفر انتخاب گردید و برای گروه دوم بر اساس آمار حاصل ۱۲۳۰ بهره بردار در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند که در نهایت به صورت روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران ۲۷۶ نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS۲۳ انجام گردید. در فاز کیفی تحقیق با استفاده از تکنیک دلفی به استخراج موانع و چالشهای کارآفرینی سبز پرداخته شد. در فاز کمی تحقیق از روش تحلیل عاملی استفاده گردید تا با شناسایی متغیرهای اساسی یا عاملها تبیین الگوی همبستگی بین متغیرهای مشاهده شده بهدست آید.
یافته ها: نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهمترین چالش های موجود فراروی توسعه کارآفرینی سبز با استفاده از نظرات خبرگان و کارشناسان استخراج گردید. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب چهار عامل که بهترتیب شامل عوامل اقتصادی، زیرساختی، ترویجی- آموزشی و اجتماعی - فرهنگی بود که این عوامل ۶۵/۶۲ درصد از واریانس کل را تبیین مینمایند.
نتیجه گیری: میتوان با برطرف شدن موانع و چالشهای کارآفرینی محیط زیست از جمله موانع اقتصادی، زیرساختی، ترویجی- آموزشی و اجتماعی- فرهنگی، شاهد برطرف شدن فقر روستایی، بازتوزیع فرصتهای اشتغال و توسعه روستایی بود. پیشنهاد میشود بهمنظور ارتقاء شاخصهای کارآفرینی سبز عامل ترویجی- آموزشی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا برایند نهایی بهبود یابد.