چکیده
مقدمه و هدف: در عصر کنونی که شغلها و کسب و کارها با نااطمینانی و تغییرات سریع همراه هستند، منابع فردی نظیر سازگاری مسیر شغلی و شخصیت فعال اهمیت روز افزونی در توسعه شغلی دانشجویان پس از دانشآموختگی خواهند داشت. در این زمینه ادبیات تحقیق نشان میدهد که سازگاری مسیر شغلی و شخصیت فعال در شکلگیری قصد کارآفرینی دانشجویان که خود پیش زمینه مهمی برای آغاز یک کسب و کار به شمار میرود نقش غیر قابل انکاری دارند؛ به گونهای که بر اساس شواهد نظری، شکلگیری قصد کارفرینی در دانشجویان با اتکا به منابع سازگاری آنان شکل میگیرد؛ اما شکلگیری سازگاری مسیر شغلی نیز با استناد به تئوری ساخت مسیر شغلی توسط شخصیت فعال که به توانایی تشخیص فرصتها و شناسایی راهحلهای مناسب در موقعیتهایی که محیط نامطمئن است اشاره دارد هدایت میگردد. در این راستا، شواهد نشان میدهد که نقش شخصیت فعال با قصد کارآفرینی با واسطه سازگاری مسیر شغلی به صورت تجربی مورد کنکاش قرار نگرفته است. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر میانجیگری سازگاری مسیر شغلی بین شخصیت فعال و قصد کارآفرینی دانشجویان کشاورزی بود. دستیابی به اهداف پژوهش، افزون بر آنکه بر غنای ادبیات قصد کارآفرینی می افزاید، قادر است بخشی از اهمیت توسعه سازگاری مسیر شغلی را نیز در دانشجویان کشاورزی توضیح دهد.
مواد و روشها: این پژوهش با رویکرد کمی صورت گرفته است و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی، از نظر زمان از نوع مقطعی و از لحاظ پردازش دادهها از نوع علی ارتباطی به شمار میرود. جامعه آماری این پژوهش، همهی دانشجویان سال چهارم مقطع کارشناسی رشتههای کشاورزی در دانشگاههای دولتی بودند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش معکوس ریشه مربع، شامل 384 نفر و با روش نمونهگیری چند مرحلهای (انتخاب تصادفی 2 دانشگاه از هر یک از مناطق پنج گانه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (در کل ده دانشگاه) و سپس گردآوری دادهها از دانشجویان دانشگاههای منتخب در مرحله اول) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه قصد کارآفرینی (6 گویه)، شخصیت فعال (3 گویه) و سازگاری مسیر شغلی (12 گویه) را شامل میگردید که در طیف لیکرت پنج سطحی در سامانه بومی پرسلاین طراحی و به صورت بر خط در نمونه آماری پژوهش توزیع شد. روایی ابزار پژوهش، توسط پانلی از متخصصان آموزش کشاورزی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با انجام یک مطالعه پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (7/0<α). روایی مدل اندازه گیری با محاسبه بار عاملی و انجام آزمونهای روایی همگرا و روایی تشخیصی و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تایید شد (7/0<α و CR؛ 5/0<AVE و 85/0>HTMT). دادههای پژوهش با بهرهگیری از مدل معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی تحلیل گردید. در فرایند تحلیل دادهها نیز از نرمافزار Smart Pls4 استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش، نقش میانجیگری متغیر سازگاری مسیر شغلی در رابطه شخصیت فعال و قصد کارآفرینی دانشجویان کشاورزی را به صورت تجربی تأیید نمود (001/0 =p، 174/5 =t، 271/0 =β). با عنایت به اینکه نتایج پژوهش بیانگر تأثیرگذاری مستقیم شخصیت فعال بر قصد کارآفرینی دانشجویان مورد مطالعه نیز است (001/0= p، 077/4 = t، 291/0 =β) و از سویی دیگر، اثرگذاری یکسانی (مثبت) در هر دو مسیر یعنی رابطه مستقیم شخصیت فعال و قصد کارآفرینی و رابطه شخصیت فعال و قصد کارآفرینی با واسطه سازگاری مسیر شغلی نیز مشاهده میگردد. بر این اساس، متغیر سازگاری مسیر شغلی نقش میانجی مکمل را در رابطه شخصیت فعال و قصد کارآفرینی دانشجویان کشاورزی دارد. این پژوهش نشان داد که شخصیت فعال و سازگاری مسیر شغلی دو پیشایند تعیین کننده و مهم قصد کارآفرینی دانشجویان کشاورزی هستند به گونهای که، دانشجویان رشتههای کشاورزی با شخصیت فعالتر میتوانند قصد کارآفرینی خود را با افزایش سازگاری مسیر شغلی بهبود بخشند. همچنین، یافتههای تحقیق بیانگر آن است که شدت اثر مسیرهای مستقیم و با واسطه تقریباً یکسان است و در مجموع 5/43 درصد از واریانس قصد کارآفرینی دانشجویان کشاورزی تبیین میگردد؛ لذا، برای شکل گیری قصد کارآفرینی در دانشحویان کشاورزی، بهبود سازگاری مسیر شغلی دانشجویان را نمیتوان نادیده گرفت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل، بیانگر آن است که سازگاری دانشجویان کشاورزی در مسیر شغلی به عنوان منبعی روانشناختی، نقش قابل اتکایی در شکلگیری قصد کارآفرینی آنان دارد و از سویی دیگر سازگاری مسیر شغلی از طریق شخصیت فعال هدایت میگردد. بر این اساس، یافتههای تحقیق حاضر، تأیید نمود که شکلگیری قصد کارآفرینی در دانشجویان کشاورزی وابسته به منابع فردی سازگاری مسیر شغلی و شخصیت فعال است. با استناد به نتایج حاصل، مراکز آموزش عالی کشاورزی که در پی ایجاد قصد کارآفرینی در دانشجویان خود هستند بایستی بر ارتقا سازگاری مسیر شغلی آنان از طرق مختلف نظیر برگزاری کارگاههای آموزشی و دعوت از کارآفرینان و همچنین ارتقا شخصیت فعال آنان از طرقی مانند برگزاری برنامههای توانمندسازی توجه داشته باشند. به طور خلاصه، یافتههای این پژوهش میتواند به توسعه برنامههایی که هدف آنها ایجاد قصد کارآفرینی در دانشجویان کشاورزی است کمک نماید. در این راستا، برای شکل گیری قصد کارآفرینی در دانشجویان کشاورزی به مراکز آموزش عالی کشاورزی پیشنهاد میگردد که با دعوت از کارآفرینان عرصه کشاورزی و برگزاری کارگاههای آموزشی مختلف نظیر کارگاه توسعه مهارتهای نرم، سازگاری مسیر شغلی دانشجویان کشاورزی را ارتقا دهند و در این راستا، با فعالتر کردن شخصیت آنها از طریق برنامههای توانمندسازی نظیر توانمندسازی روانشناختی، توسعه سازگاری مسیر شغلی آنها را تسهیل نمایند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
آموزش و ترویج کشاورزی دریافت: 1402/11/18 | پذیرش: 1403/2/30